مصلوب شده با مسیح!

معنی "مصلوب شده" با مسیح چیست؟ به عقیده من منظور این است که باید جانمان از یک شب تاریک و ظلمانی عبور کند. باید گناهمان را حس کنیم، تازیانه‌های شریعت را حس کنیم، میخها را حس کنیم و با مسیح بمیریم – یعنی با مسیح هم در مرگ و هم در رستاخیزش متحد شویم.

کشیش ریچارد وورمبراند وقتی به مدت دو سال در سلول انفرادی زندانی بود، مصلوب شدن را با مسیح تجربه کرد. او در کتابش با عنوان، در زیرزمین خدا، شرح می‌دهد که چطور با مسیح مصلوب شد. وورمبراند می‌گوید،

     به مدت دو سال من را در این سلول انفرادی نگه داشتند. چیزی برای خواندن و وسایلی برای نوشتن نداشتم؛ فقط افکارم من را دلداری می‌داد و من کسی نبودم که تعمق کنم، بلکه کسی بودم که سکوت را نمی‌شناختم.
     آیا به خدا اعتقاد داشتم؟ حالا وقت امتحان پس دادن بود. تنها بودم. کاری نبود که برایش حقوق بگیرم و نه افکار طلایی که به آنها بپردازم. خدا فقط به من رنج و عذاب تقدیم کرد – آیا هنوز می‌بایست او را دوست می‌داشتم؟
     به آرامی دریافتم که روی شاخه‌های درخت سکوت میوه‌های آرامش به بار می‌آید... فهمیدم که حتی در اینجا [در سلول انفرادی] افکار و احساساتم به خدا معطوف شده و می‌توانستم شبهای بسیاری را در نیایش، ریاضتهای روحانی و شکرگزاری سپری کنم.

+ + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + +

خطابه‌های ما حالا از تلفن همراهتان قابل دسترس هستند.
به این آدرس مراجعه کنید WWW.SERMONSFORTHEWORLD.COM.
روی دکمه ی سبزی که رویش نوشته "APP" کلیک کنید.
دستورالعملهای بعدی را دنبال کنید.

+ + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + +

معنی "مصلوب شده" با مسیح چیست؟ به عقیده من منظور این است که باید جانمان از یک شب تاریک و ظلمانی عبور کند. باید گناهمان را حس کنیم، تازیانه‌های شریعت را حس کنیم، میخها را حس کنیم و با مسیح بمیریم – یعنی با مسیح هم در مرگ و هم در رستاخیزش متحد شویم.

اغلب مواقع یک آدم لجباز و یکدنده مثل من می‌بایست چندین بار این تجربه را طی کند تا کاملا تسلیم و "با مسیح مصلوب" بشود. من هنوز در حال یادگیری این حقیقت هستم، اگرچه در دهه هشتاد عمرم به سر می‌برم.

اولین بار با ماندن در یک کلیسای چینی بود که شروع به یادگیری این حقیقت کردم، جایی که برای دهها سال یک "غریبه" به حساب آمدم. می‌خواستم که آنجا را ترک کنم، ولی خدا به من اجازه نمی‌داد. او در عبرانیان ۱۰:۲۵ و جاهای دیگر در کتاب مقدس به زبانی ساده به من گفت که آنجا را ترک نکنم. در نتیجه "مصلوب شدن با مسیح" را از آنجا شروع کردم.

دفعه بعد که مورد آزمایش قرار گرفتم در دانشکده الهیات باپتیست جنوب در استان مارین بودم. از آنجا نفرت داشتم چون تمام اساتیدش یک مشت لیبرالی بودند که تقریبا در هر کلاسی کتاب مقدس را پاره می‌کردند. از بودن در آنجا نفرت داشتم، ولی دوباره، خدا به من گفت که با هر احساسی که نسبت به آنجا داشتم باید می‌ماندم. در اتاقم در آن دانشکده الهیات، بعد از نیمه شب خدا من را صدا کرد. خدا با "صدایی خفیف و آرام" به من گفت، "سالها بعد به این شب فکر خواهی کرد و به یادت می‌آید که به تو گفتم کار اصلی‌ات تنها وقتی شروع می‌شود که پا به سن گذاشته باشی... آنوقت دیگر نخواهی ترسید. من با تو خواهم بود... اگر تو نگویی هیچکس دیگر نخواهد گفت و این کلام شدیدا لازم است که گفته شود – و دیگران می‌ترسند که آن را بگویند، پس اگر تو نگویی، هیچکس دیگری آن را به زبان نخواهد راند و یا اینکه حداقل بخوبی آنرا بیان نخواهند کرد."

بعد هم استاد فن خطابه‌ام دکتر گوردن گرین بود که به من گفت، "هایمرز، تو واعظ خوبی هستی، یکی از بهترینها. ولی... اگر از دردسر درست کردن دست برنداری، هیچوقت صاحب یک کلیسای باپتیست جنوب نمی‌شوی که شبانی‌اش را بکنی." به چشمانش نگاه کردم و گفتم، "اگر به این قیمت تمام می‌شود، نمی‌خواهم که داشته باشم." حالا می‌بینم که چیزی را از دست ندادم (Against All Fears, p. 86).

بعد به لس آنجلس آمدم و این کلیسا را بنا کردم. بعدها کریتون در این کلیسا تفرقه ایجاد کرد چون با من "موافق نبود." او با چی موافق نبود؟ با موارد مختلفی که با شجاعت روی آنها ایستاده‌ام، این است چیزی که او با آن مخالف بود! این مردک "مثل موش" می‌ترسد که برای حقیقت خدا بایستد! خداحافظ، موش کوچولو!

حالا، در سن ۸۰ سالگی، می‌فهمم که خدا تمام این مدت من را آماده می‌کرد که در ارتداد ایام آخر صدای نبوت کننده او باشم (دوم تسالونیکیان ۲:۳).

در حالیکه دیگران می‌گویند شما ربوده خواهید شد، من می‌گویم که شما متحمل عذاب عظیم خواهید شد، همانطور که ماروین ج. روزنتال در کتاب ربوده شدن کلیسا پیش از غضب این را می‌گوید. دیگران مثل کریتون می‌خواهند شما را وارد این فلسفه کلیساهای نو انجیلی کنند، من می‌گویم، "برای مسیح محکم بایستید – مهم نیست چه اتفاقی می‌افتد."

من از جان سموئل نفرت ندارم. فقط متوجه شدم که به اندازه کافی قوی نیست که در این ایام آخر صدای نبوت کننده باشد. می‌ترسید که اگر با من بماند "خرد بشود و بسوزد." دلیلش هم این است که جان سموئل هنوز "با مسیح مصلوب" نشده. من بارها "خرد شدم و سوختم" به حدی که دیگر من را نمی‌ترساند!

دکتر کیگن دائم می‌گوید که دوست دارد من درباره استوار بودن در این ایام آخر موعظه کنم. این حرف از هر تشویقی برای من موثرتر است! اگر "با مسیح مصلوب شده" هستید، قادر خواهید بود که در کنار من و دکتر کیگن در این روزهای ارتداد بمانید (دوم تسالونیکیان ۲:۳) و بدل بشوید به یک شهید پرافتخار – یا حداقل مثل کشیش وورمبراند، تبدیل بشوید به یک اعتراف کننده‌ی پرافتخار!

"با مسیح مصلوب شده‌ام ولی زندگی می‌کنم لیکن نه من بعد از این، بلکه مسیح در من زندگی می‌کند. و زندگانی که الحال در جسم می‌کنم، به ایمان بر پسر خدا می‌کنم که مرا محبت نمود و خود را برای من داد" (غلاطیان ۲:۲۰).

دکتر تیموتی لین، در کتابش با عنوان ملکوت خدا می‌گوید، "امروزه بسیاری از اعضای کلیسا نمی‌توانند صدای خدا را بشنوند چون خودشان را از هر چیز دیگری بیشتر دوست دارند... قلبشان مثل سنگ شده و هر چه بیشتر یاد می‌گیرند، کمتر می‌شنوند. بسیاری فکر می‌کنند که همه چیز را می‌دانند، در حالیکه نسبت به خیلی از حقایق اولیه و ساده نادان و جاهل هستند. بسیاری از آنها حتی نمی‌توانند به شما بگویند که هدفشان از زندگی چیه!" دکتر آ. و. توزر این مثال را ذکر می‌کند.

     از یک دانشجوی جوان دانشگاه بپرسید، "باب، چرا به دانشگاه آمدی؟"
     "می‌خواهم ازدواج کنم؛ می‌خواهم پول دربیاورم؛ و می‌خواهم مسافرت کنم."
"ولی باب، این چیزها خیلی کوته بینانه است. این کارها را انجام می‌دهی، بعد پیر می‌شوی و می‌میری. هدف اصلی‌ات از زندگی چیه؟"
     باب احتمالا جواب می‌دهد، "نمی‌دانم أصلا تو زندگی هدفی دارم یا نه."
     بیشتر مردم نمی‌دانند که هدفشان در زندگی چیه ("هدف انسان،" ص. ۲۷).

یک فرد مسیحی شاید بگوید که هدفش در زندگی رفتن به آسمان است. ولی دکتر لین مکررا می‌گفت که هیچ آیه‌ای در کتاب مقدس پیدا نمی‌کنید که بگوید رفتن به آسمان هدف زندگی شماست!

برای اینکه به شما نشان بدهم هدف شما در زندگی چی باید باشد، به دوم تیموتیوس ۲:۱۲ نگاه کنید. نیمه اول آیه ۱۲ را بخوانید،

"و اگر تحمل کنیم، با او سلطنت هم خواهیم کرد..."

"تحمل کردن" به معنای "رنج بردن" است. مکاشفه ۲۰:۶ می‌گوید، "بلکه کاهنان خدا و مسیح خواهند بود و هزار سال با او سلطنت خواهند کرد." واژه "تحمل کردن" به معنای "رنج بردن" است. پیش زمینه‌ی این آیه در دوم تیموتیوس ۲:۱۲ در آیات ۱۱-۲:۱ ارائه می‌شود. یادداشت انجیل اسکافیلد در بالای آیه ۱ به درستی می‌گوید، "مسیر یک 'سرباز خوب' در زمان ارتداد." فرمانروایی با مسیح در مَثَل ده غلام، لوقا ۲۷-۱۹:۱۱ نشان داده می‌شود. به کسی که آماده شده است تا با مسیح فرمانروایی کند، گفته شده "بر ده شهر حاکم شو" (آیه ۱۷) و یا "بر پنج شهر حکمرانی کن" (آیه ۱۹). دکتر لین گفته که این دستور به همین شکل گفته شده به انجام خواهد رسید. کسانی که در این زندگی تحمل و رنج ببینند با مسیح در ملکوت او که می‌آید فرمانروایی خواهند کرد! واژه "رنج بردن" به معنای "تحمل کردن" است.

پس چه چیزی را باید تحمل کنیم؟ با دوست نداشتن این دنیا ما تحمل می‌کنیم،

"دنیا را و آنچه در دنیاست دوست مدارید زیرا اگر کسی دنیا را دوست دارد، محبت پدر در وی نیست. زیرا که آنچه در دنیاست، از شهوت جسم و خواهش چشم و غرور زندگانی از پدر نیست بلکه از جهان است. و دنیا و شهوات آن در گذر است لکن کسی که به اراده خدا عمل می‌کند، تا به ابد باقی می‌ماند" (اول یوحنا ۱۷-۲:۱۵).

ما تحمل می‌کنیم با ترک نکردن کلیسا در زمان تفرقه،

"از ما بیرون شدند، لکن از ما نبودند، زیرا اگر از ما می‌بودند با ما می‌ماندند؛ لکن بیرون رفتند تا ظاهر شود که همه ایشان از ما نیستند" (اول یوحنا ۲:۱۹).

با نپذیرفتن معلمین تقلبی و دنبال آنها نرفتن، ما تحمل می‌کنیم،

"ای حبیبان، هر روح را قبول مکنید بلکه روح‌‌‌ها را بیازمایید که از خدا هستند یا نه. زیرا که انبیای کذبه بسیار به جهان بیرون رفته‌اند" (اول یوحنا ۴:۱).

ما تحمل می‌کنیم با انجام آنچه خدا را خشنود می‌سازد،

"و هر چه سوال کنیم، از او می‌یابیم، از آنجهت که احکام او را نگاه می‌داریم و به آنچه پسندیده اوست، عمل می‌نماییم" (اول یوحنا ۳:۲۲).

تحمل می‌کنیم با نگاه داشتن احکام خدا،

"و هر چه سوال کنیم، از او می‌یابیم، از آنجهت که احکام او را نگاه می‌داریم و به آنچه پسندیده اوست، عمل می‌نماییم. و این است حکم او که به اسم پسر او عیسی مسیح ایمان آوریم و یکدیگر را محبت نماییم، چنانکه به ما امر فرمود" (اول یوحنا ۲۳ ،۳:۲۲).

تحمل می‌کنیم با تسلیم شدن در برابر معلمین حقیقی‌مان،

"مرشدان خود را که کلام خدا را به شما بیان کردند بخاطر دارید و انجام سیرت ایشان را ملاحظه کرده، به ایمان ایشان اقتدا نمایید... مرشدان خود را اطاعت و انقیاد نمایید زیرا که ایشان پاسبانی جانهای شما را می‌کنند، چونکه حساب خواهند داد تا آن را به خوشی نه به ناله بجا آورند، زیرا که این شما را مفید نیست" (عبرانیان ۱۷ ،۱۳:۷).

تحمل می‌کنیم با این آیه "پیوسته در عمل خداوند بیفزایید" – با پایداری!

"بنابراین ای برادران حبیب من پایدار و بی تشویش شده، پیوسته در عمل خداوند بیفزایید، چون می‌دانید که زحمت شما در خداوند باطل نیست" (اول قرنتیان ۱۵:۵۸).

با تحمل این چیزها، خدا به ما یاد می‌دهد تا شاگردانی باشیم که با مسیح در ملکوت او که در راه است فرمانروایی کنیم.

"آنکه ‌غالب آید، این را به وی خواهـم داد کـه بر تخت من با من بنشینـد، چنانکه مـن غلبـه یافتم و با پدر خود بر تخت او نشستـم. هـر که گـوش دارد بشنود که روح به کلیساها چه می‌گوید" (مکاشفه ۲۲ ،۳:۲۱).

کشیش ونگ مینگ دو (۱۹۹۱-۱۹۰۰) مدت ۲۲ سال را بخاطر ایمانش در زندانهای کمونیست چین سپری کرد. او گفت،

"بعضی‌ها از من می‌پرسند کلیسا چه راهی را باید امروز در پیش بگیرد. بی‌تردید جواب می‌دهم، راه رسولان را... یعنی با امین بودن تا حد مرگ." او در مراسم خاکسپاری دکتر جان سونگ موعظه کرد. او تمام دندانهایش، شنوایی‌اش و بینایی‌اش را مادامیکه در زندان بود از دست داد. بعد از آزادی از زندان، تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۱، همراه با همسرش به گروههای مسیحی در آپارتمانشان تعلیم می‌داد.

لطفا بایستید و سرودمان را بخوانید،

آیا من سرباز صلیبم، پیرو آن بره؛
از داشتن آرمانش باید بترسم، یا از گفتن نامش شرمگین؟

باید بر تخت‌های پر گل راحتی به آسمان حمل شوم،
وقتی دیگران برای بردن جایزه جنگیدند و از دریای خون گذشتند؟

دشمنی نیست که من با او روبرو شوم؟ نباید جلوی سیل را بگیرم؟
این دنیای پرگناه آیا دوست فیض است، پشتیبان من در راه خدا؟

البته باید بجنگم تا فرمانروایی کنم؛ خداوندا شهامتم را بیفزا!
رنج را تحمل و درد را تاب خواهم آورد، با حمایت کلامت.
(“Am I a Soldier of the Cross?”, Dr. Isaac Watts, 1674-1748)

( پایان موعظه)
شما می توانید موعظه های دکتر هایمرز را هر هفته در اینترنت به این آدرس بخوانید
www.sermonsfortheworld.com
روی "موعظه ها بفارسی" کلیک کنید.

متن دستنویس این خطابه ها از حق چاپ برخوردار نیست. شما می توانید بدون اجازه دکتر هایمرز از آنها استفاده
کنید. اما تمام پیامهای ویدیویی دکتر هایمرز و تمام ویدیوهای دیگر کلیسای ما، از حق چاپ برخوردارند و فقط با
گرفتن اجازه قابل استفاده هستند.