هدف این وبسایت این است که متن رایگان خطابهها و ویدیوی آنها را در سراسر جهان در اختیار شبانان و میسیونرها قرار بدهد، بخصوص برای کشورهای جهان سوم که در آنها فقط چند دانشکده الهیات یا مدرسه دینی ممکن است باشد یا اصلأ وجود نداشته باشد.
متن مکتوب این خطابهها و ویدیوها را هر ماه حدود یک و نیم میلیون رایانه در بیش از ۲۲۱ کشور از آدرس اینترنتی www.sermonsfortheworld.com دریافت میکنند. صدها نفر دیگر هم ویدیوی آنها را در یوتیوپ تماشا میکنند ولی زود از آن دست میکشند و به وبسایتمان مراجعه میکنند. یوتیوپ افراد را به وبسایتمان هدایت میکند. متن دستنویس خطابهها هر ماه به ۴۳ زبان و به ۱۲۰ هزار رایانه ارائه میشود. این خطابهها از حق چاپ برخوردار نیستند، در نتیجه واعظین میتوانند بدون گرفتن اجازه از آنها استفاده کنند. همچنین صدها ویدیو از موعظههای دکتر هایمرز و شاگردانش موجود است. لطفاً اینجا را کلیک کنید تا ببینید که چطور میتوانید بصورت ماهیانه با مبالغ اهدایی خود در این امر خطیر یعنی گسترش انجیل به تمام جهان حتی ملل مسلمان و هندو به ما کمک کنید.
هر وقت برای دکتر هایمرز مطلبی مینویسید، همیشه کشور محل زندگی خودتان را قید بفرمایید. ایمیل دکتر هایمرز rlhymersjr@sbcglobal.net میباشد.
بشارت در کلیساهای اولیهEVANGELISM IN THE EARLY CHURCHES دکتر ر. ل. هایمرز خطابهی موعظه شده در کلیسای باپتیست لس آنجلس "پس آن دوازده را پیش خوانده، شروع کرد به فرستادن ایشان جفت جفت" (مرقس ۶:۷). |
این دوازده نفر فقط چند هفته با عیسی بودند. ولی بلافاصله آنها را دو به دو برای موعظه کردن فرستاد (مرقس ۶:۱۲). حتی در همان وقت که آنها را خواند، این کار را انجام داد "تا ایشان را بجهت وعظ نمودن بفرستد" (مرقس ۳:۱۴). خیلی خوب میدانید که این افراد هنوز آنچنان روحانی نشده بودند. یقینا میدانید که یهودا بازگشت نکرده بود، توما مژده انجیل را نپذیرفته بود، پطرس هم بعدها سعی کرد تا مانع از رفتن عیسی به سمت صلیب بشود. با اینحال عیسی بلافاصله آنها را برای بشارت انجیل روانه کرد! اولین چیزی که عیسی به پطرس و اندریاس گفت این بود، "از عقب من آیید تا شما را صیاد مردم گردانم. در ساعت دامها را گذارده، از عقب او روانه شدند" (متی ۲۰-۴:۱۹).
باز هم، حدود یکسال بعد، مسیح هفتاد نفر از پیروانش را صدا کرد و "ایشان را جفت جفت پیش روی خود به هر شهری و موضعی که خود عزیمت آن داشت، فرستاد" (لوقا ۱۰:۱). لطفا لوقا ۱۰ را باز کنید. در حینی که آیات ۱ تا ۳ را میخوانم لطفا بایستید.
"و بعد از این امور، خداوند هفتاد نفر دیگر را نیز تعیین فرموده، ایشان را جفت جفت پیش روی خود به هر شهری و موضعی که خود عزیمت آن داشت، فرستاد. پس بدیشان گفت: حصاد بسیار است و عمله کم. پس از صاحب حصاد درخواست کنید تا عملهها برای حصاد خود بیرون نماید. بروید، اینک من شما را چون برهها در میان گرگان میفرستم" (لوقا ۳-۱۰:۱).
لطفا بنشینید.
روش مسیح چنین بود که مردم را دو به دو برای بشارت دادن بفرستد. فکر میکنم که این دقیقا کاری است که ما باید امروز انجام بدهیم. همچنین توجه کنید که این افراد تازه کار بودند، مثل اطفالی در مسیحیت، ولی آنها را بلافاصله فرستاد که بروند. او سالهای زیادی وقت صرف نکرد که قبل از فرستادنشان کتاب مقدس را به آنها تعلیم بدهد. خیر! به آنها گفت،
"بروید، اینک من شما را چون برهها در میان گرگان میفرستم" (لوقا ۱۰:۳).
در ضمن توجه کنید که مسیح به این پیروان جوان بیتجربه گفت که چه چیزی در دعا بخواهند. و دقیقا در این دو آیه به آنها گفت که چه دعایی بکنند،
"پس از صاحب حصاد درخواست کنید تا عملهها برای حصاد خود بیرون نماید" (لوقا ۱۰:۲).
او به این هفتاد جوان بیتجربه گفت که دعا و درخواست کنند تا خدا افراد بیشتری برای جمع آوری محصول بفرستد! دکتر جان ر. رایس این مطلب را به خوبی در یکی از سرودهای تکان دهندهاش بیان کرده. سرود شماره ۴ در سرودنامهتان است. بایستید و آن را بخوانید!
باید از صاحب حصاد چنین درخواست کنیم،
"عملهها برای حصاد خود بیرون نما."
عملهها کماند؛ سفید و بیمصرف
مزارع ماندهاند، چه محصول زیادی.
من حاضرم! من حاضرم! مرا بفرست، صاحب حصاد،
روح القدست را بر من بدم.
من حاضرم! من حاضرم!
مرا بفرست تا امروز جانهای ارزشمندی را صید کنم.
(“Here Am I” by Dr. John R. Rice, 1895-1980).
در قرن دوم میلادی الهیدان بزرگ اوریجن گفت، "مسیحیان از تمام قدرتشان استفاده میکنند تا ایمان را در سراسر جهان گسترش بدهند." مسیح در انتهای رسالت زمینیاش گفت،
"تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من داده شده است. پس رفته، همه امّتها را شاگـرد سازیـد و ایشـان را بـه اسمِ اب و ابن و روحالقدس تعمید دهید. و ایشان را تعلیـم دهیـد که همه امـوری را که به شما حکم کردهام حفظ کنند. و اینک مـن هـر روزه تا انقضای عالم همراه شما میباشـم. آمیـن" (متی ۲۰-۲۸:۱۸).
در انتهای انجیل مرقس مسیح میگوید،
"در تمام عالم بروید و جمیع خلایق را به انجیل موعظه کنید" (مرقس ۱۶:۱۵).
در انتهای انجیل لوقا مسیح میگوید،
"... و از اورشلیم شروع کرده، موعظه به توبه و آمرزش گناهان در همه امّتها به نام او کرده شود" (لوقا ۲۴:۴۷).
اواخر انجیل یوحنا هم مسیح میگوید،
"چنانکه پدر مرا فرستاد، من نیز شما را میفرستم" (یوحنا ۲۰:۲۱).
و آخرین سخنان مسیح پیش از صعود او به آسمان چنین بود،
"شاهدان من خواهید بود، در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامره و تا اقصای جهان" (اعمال رسولان ۱:۸).
یک وقتی یک نفر با گفتن این حرف که این دستورات فقط برای رسولان بوده و هیچ فرد مسیحی دیگری لازم نیست که امروز از آن دستورات پیروی کند، باعث تفرقه در کلیسایش شد. او با کلاه شرعی کالوینیسم افراطی سعی کرد تا مردم را بدنبال خودش بکشد تا کلیسایشان را ترک کنند. ولی چیزی عایدش نشد، چون هیچوقت در جایی که گفتههای عیسی تحریف بشود یا از آنها سرپیچی بشود، برکتی وجود نخواهد داشت.
اسپارژن یک کالوینیست پنج اصولی بود، ولی یک کالوینیست افراطی نبود. همانطور که خواهیم دید، بین این دو گروه تفاوت عمدهای وجود دارد. اسپارژن گفت،
آه! میخواهم که کلیسا بشنود که نجات دهنده این حرفها را به خود کلیسا خطاب میکند؛ چرا که حرفهای مسیح کلام زنده است و قدرتش تنها دیروز نبود، بلکه امروز هم همان است. دستورالعملها [احکام] نجات دهنده در قول و تعهدشان جاودانی هستند: یعنی تنها به رسولان محدود نمیشدند، بلکه شامل همه ما هم میشوند و بر گردن هر مسیحی این یوغ قرار میگیرد، "پس رفته، همه امّتها را شاگـرد سازیـد و ایشـان را بـه اسمِ اب و ابن و روحالقدس تعمید دهید." ما از آن وظیفهای که بر عهده پیروان اولیه بره گذاشته شد مبرا نیستیم؛ حکم اعزام ما همان است که به ایشان داده شد و فرمانده ما از ما فرمانبردای و اطاعت کامل و فوری میخواهد همچنانکه از آنها انتظار داشت (C. H. Spurgeon, The Metropolitan Tabernacle Pulpit, Pilgrim Publications, 1986 reprint, volume VII, p. 281).
باشد که هر یک از ما همراه با دکتر جان ر. رایس بگوییم،
من حاضرم! من حاضرم! مرا بفرست، صاحب حصاد،
روح القدست را بر من بدم.
من حاضرم! من حاضرم!
مرا بفرست تا امروز جانهای ارزشمندی را صید کنم.
در مثل ضیافت بزرگ عیسی گفت، "به راهها و مرزها بیرون رفته، مردم را به الحاح بیاور تا خانه من پر شود" (لوقا ۱۴:۲۳). در مثل جشن عروسی عیسی گفت، "الان به شوارع عامه بروید و هر که را بیابید به عروسی بطلبید" (متی ۲۲:۹).
کلیسای محلی که عیسی در اورشلیم بنا کرد بی کم و کاست دستور او مبنی بر بشارت انجیل را پذیرفت. در طی چند هفته پس از پنطیکاست، کاهن اعظم شکایتکنان گفت که "همانا اورشلیم را به تعلیم خود پر ساختهاید" (اعمال رسولان ۵:۲۸). سپس در اعمال رسولان ۵:۴۲ گفته میشود، "و هر روزه در هیکل و خانهها از تعلیم و مژده دادن که عیسی مسیح است دست نکشیدند." در اعمال رسولان ۶:۱ میخوانیم، "در آن ایام چون شاگردان زیاد شدند." سپس در اعمال رسولان ۱۲:۲۴، میبینیم که "اما کلام خدا نمو کرده، ترقی یافت." دکتر جان ر. رایس گفته،
در سامره، جایی که فیلیپس برای موعظه کردن به آنجا رفت، در اعمال رسولان ۸:۶ به ما گفته میشود، "و مردم به یکدل به سخنان فیلیپس گوش دادند..." باز هم در آیه ۱۲، "لیکن چون به بشارت فیلیپس که به ملکوت خدا و نام عیسی مسیح میداد، ایمان آوردند، مردان و زنان تعمید یافتند." چنین موج خارق العادهای از قدرت خدا و نجات یافتن مردم برای کلیساهای عهد جدید امری عادی بود.
در واقع، اعمال رسولان ۹:۳۱ میگوید، "آنگاه کلیسا... آرامی یافتند و بنا میشدند و در ترس خداوند و به تسلی روحالقدس رفتار کرده، همی افزودند."
کلیساها "افزوده" شدند، یعنی بازگشت کنندگان یا نوکیشان زیاد شدند و کلیساها رشد کردند. این یک الگوی منظم و ثابتی بود از این کلیساهای عهد جدید که در آنها مسیحیان اعزام میشدند تا هر کسی را که میتوانند صید کنند و هر روز شاهدان باشند (John R. Rice, D.D., Why Our Churches Do Not Win Souls, Sword of the Lord Publishers, 1966, p. 25).
دکتر رایس ادامه میدهد و میگوید، "علیرغم جفاها، آنها از میان غیرمسیحیان و کسانی که قادر به دیدن حقیقت نبودند، تعداد کثیری را صید میکردند... رشد عجیب کلیساهای عهد جدید تقریبا غیر قابل درک است. وارناک، در کتابش با عنوان تاریخچه ماموریتهای کلیسای پروتستان، میگوید که در اواخر قرن اول [سال شصت و هفت] یعنی سالها پس از واقعه پنطیکاست، حدود ۲۰۰ هزار مسیحی وجود داشت. او میگوید که با وجود جفاهای شدید و شهادت هزاران نفر، تا پایان قرن سوم، تعداد آنها به [۸ میلیون] مسیحی رسید. شمار آنها در این زمان به یک پانزدهم امپراتوری روم رسیده بود! [یعنی یکنفر از هر ۱۵ نفر یک مسیحی بود]... اینها همه با وجود جفاهای خونین در سراسر امپراتوری روم صورت گرفته بود. با وجود شهید شدن استیفان و یعقوب در اورشلیم و بسیاری دیگر و جفاها 'تا به قتل... به نوعی که مردان و زنان را بند نهاده، به زندان [میانداختند]،' (اعمال رسولان ۲۲:۴) و زندانی شدن و سوء قصد به جان پولس، هزاران نفر از یهودیان بازگشت کردند. با وجود کشتارهای بیشمار تحت فرمانروایی نرون، که دستور داد تا سر پولس و دیگران را از تن جدا کنند؛ جفای تحت حکومت هدریان و بخصوص تحت حکومت آنتونیوس پیوس، مارکوس آرلیوس و سپتیموس سوروس، هنوز شعلههای سوزان بشارت انجیل ادامه داشت. ورکمن اشاره میکند،
به مدت دویست سال، مسیحی شدن به معنای تارک جدی دنیا شدن، پیوستن به یک فرقه تحقیر شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفته، شنا کردن برخلاف رای عمومی، تحت ممنوعیت حکومت قرار گرفتن و هر لحظه امکان زندانی شدن و مردن به فجیعترین شکل آن بود. برای دویست سال کسی که مسیح را پیروی میکرد باید حساب کارش را میکرد و آماده پرداخت جزای آن میشد... یعنی با از دست دادن آزادیاش و با جانش. به مدت دویست سال اقرار کردن و اعتراف به مسیحیت یک جرم تلقی میشد" (Rice, ibid., pp. 27-28).
دکتر رایس گفته، "در میان تمام این شرایط نامساعد و ناسازگار، انزجار خشونت آمیز، جفاها و 'درهای بسته،' مسیحیان عهد جدید کار شگفتانگیز صید جانهایشان را پیش بردند. چطور باید صید جانهای کلیساهای ما را با تعالیم و شیوه عمل عهد جدید مقایسه کنیم؟" (Rice, ibid.). "در مقایسه با کلیساهای عهد جدید و مسیحیان عهد جدید، کلیساها و مسیحیان زمان ما بطور کل شکست فاجعهبار و شرمآوری را متحمل میشوند" (Rice, ibid., p. 29).
دکتر رایس باز هم اشاره میکند که، "فقط یک تلاش فراگیر و همه جانبه میتواند با صید جانهای عهد جدید قابل قیاس باشد... در نهاد و باطن ضعیف ما تمایلی هست برای منحرف شدن از اطاعت بی چون و چرا، و انحراف از غیرت پرشور به انجام تکلیف الهی با بیمیلی و سستی. همانطور که یک سرود قدیمی فوقالعاده میگوید،
مستعدم برای سرگردان شدن، ای خداوند، احساسش میکنم،
مستعدم برای ترک کردن خدایی که دوستش دارم.
از اینرو نیاز مبرمی در کلیساها وجود دارد برای احیای غیرت، احیای شفقت در صید جانها، احیای قوت خدا بر ما. هیچ راه دیگری برای صید جانها بجز الگوی عهد جدید برای کلیسا وجود ندارد مگر با یک تلاش همه جانبه و تمام عیار" (Rice, ibid., p. 149-150).
میدانم کسانی هستند که میگویند تاکید دکتر رایس بر اینکه هر فردی باید انجیل را بشارت بدهد "عملی" نخواهد بود. به این دلیل بعضیها به کالوینیسم افراطی روی آوردهاند – نه کالوینیسم پنج اصولی – بلکه کالوینیسم افراطی، یعنی ایدهای که میگوید لازم نیست دنبال افراد گمشده بروید؛ خدا آنها را بواسطه فیض بلندمرتبه خودش فرا میخواند بدون آنکه مسیحیان نیاز به بشارت انجیل داشته باشند. جورج وایت فیلد، ویلیام کری، اسپارژن و دیگر صیادان مردم از جمله کالوینیستهای پنج اصولی بودند، ولی کالوینیست افراطی نبودند. آنها معتقد بودند که ما باید "عمل مبشر را بجا آور[یم]" (دوم تیموتیوس ۴:۵). آرزو میکنم که هر شبان فرقه پروتستان کتاب، اسپارژن در برابر کالوینیسم افراطی، به نوشته کشیش لین ه. موری را بخواند (Banner of Truth Trust, 1995). برای دریافت آن اینجا را کلیک کنید. آن یک کتاب فوقالعاده است که الهام بخش شما خواهد بود، قلب شما را گرم میکند و غیرتتان را برای بشارت انجیل به گمشدگان احیا میکند!
دکتر رایس حق داشت که مسیحیان را ترغیب میکرد تا قلب و روحشان را به کار بشارت انجیل بسپارند. ضعف و ناتوانی از آنجا ناشی شد که کلیساهایی که دنبالهرو او بودند، وقت کافی برای سروکار داشتن با گمشدگانی که به کلیسا آورده میشدند نداشتند. آنها معمولا از افراد میخواستند که یک "دعای سریع" بخوانند بدون حصول اطمینان از اینکه بدانند آیا واقعا این افراد توبه کرده بودند و آیا یک بازگشت حقیقی در مسیح عیسی را تجربه کرده بودند، یعنی قبل از آنکه تعمید بگیرند. دکتر کیگن و من کتابی نوشتیم در خصوص مشکل "تصمیمگرایی" که میتوانید آنرا بطور رایگان در این وبسایت بخوانید با عنوان ارتداد امروز: چطور تصمیمگرایی کلیساهای ما را از بین میبرد.
همه چیز را با هم قاطی نکنید! من کاملا با نقل قولهایی که از دکتر جان ر. رایس در اینجا ارائه دادم موافقم. لازم است که شوق و غیرت بشارتی کلیساهای اولیه را دوباره امتحان کنیم و نمونه آنها را دنبال کنیم! بیایید خودمان را صرف بشارت انجیل به گمشدگان کنیم! و بیایید خیلی مراقب و کاملا مطمئن بشیم که آنها قبل از تعمید گرفتن واقعا بازگشت کرده باشند! مهمتر از همه، دستور و حکم مسیح را فراموش نکنیم که گفت،
"به راهها و مرزها بیرون رفته، مردم را به الحاح بیاور تا خانه من پر شود" (لوقا ۱۴:۲۳).
اوریجن در قرن دوم گفت، "مسیحیان از تمام قدرتشان استفاده میکنند تا ایمان را در سراسر جهان گسترش بدهند." بیایید همان کار را انجام بدهیم! بایستید و سرود دکتر آزوالد ج. اسمیت را بخوانید – با عنوان "بشارت ده! بشارت ده!" سرود شماره ۱ از سرودنامهتان است.
در این ساعت شعاری به ما ده، کلامی مهیج، کلامی قدرتمند،
یک شعار جنگی، یک نفس آتشین که به پیروزی یا مرگ دعوت کند.
کلامی که برخیزاند کلیسا را از نخوت، توجه کند به حکم اعظم استاد.
دعوت داده شده، ای میزبانان، برخیزید، شعار ماست، بشارت ده!
بشارت دهنده مسرور اعلام کند اکنون، در سرتاسر زمین، در نام عیسی؛
این کلام در آسمانها منعکس است: بشارت ده! بشارت ده!
به آنان که میمیرند، به نسل سقوط کرده، عطیه فیض انجیل را نمایان ساز؛
دنیایی که اکنون در جهل خوابیده، بشارت ده! بشارت ده!
(“Evangelize! Evangelize!” by Dr. Oswald J. Smith, 1889-1986;
to the tune of “And Can It Be?” by Charles Wesley, 1707-1788).
هر وقت برای دکتر هایمرز مطلبی می نویسید، همیشه کشور محل زندگی خودتان را برای ایشان قید بفرمایید، در غیر اینصورت نمی تواند به شما جواب بدهد. اگر این خطابه شما را برکت داد، دکتر هایمرز می خواهد اینرا از طرف شما بشنود، ولی وقتی برای دکتر هایمرز می نویسید به او بگویید که اهل چه کشوری هستید. ایمیل دکتر هایمرز این است (اینجا را کلیک کنید) rlhymersjr@sbcglobal.net می توانید به هر زبانی برای دکتر هایمرز بنویسید، اما اگر می توانید به زبان انگلیسی بنویسید. اگر می خواهید با پست برای او بنویسید، آدرس او چنین است: P.O. Box 15308, Los Angeles, CA 90015. می توانید با شماره تلفن ۰۴۵۲-۳۵۲ (۸۱۸) با او تماس بگیرید.
( پایان موعظه)
شما می توانید موعظه های دکتر هایمرز را هر هفته در اینترنت به این آدرس بخوانید
www.sermonsfortheworld.com
روی "موعظه ها بفارسی" کلیک کنید.
متن دستنویس این خطابه ها از حق چاپ برخوردار نیست. شما می توانید بدون اجازه دکتر هایمرز از آنها استفاده
کنید. اما تمام پیامهای ویدیویی دکتر هایمرز و تمام ویدیوهای دیگر کلیسای ما، از حق چاپ برخوردارند و فقط با
گرفتن اجازه قابل استفاده هستند.
سرود تک نفره پیش از خطابه توسط آقای بنجامین کینکید گریفیت:
“Here Am I” (by Dr. John R. Rice, 1895-1980).