هدف این وبسایت این است که متن رایگان خطابهها و ویدیوی آنها را در سراسر جهان در اختیار شبانان و میسیونرها قرار بدهد، بخصوص برای کشورهای جهان سوم که در آنها فقط چند دانشکده الهیات یا مدرسه دینی ممکن است باشد یا اصلأ وجود نداشته باشد.
متن مکتوب این خطابهها و ویدیوها را هر ماه حدود یک و نیم میلیون رایانه در بیش از ۲۲۱ کشور از آدرس اینترنتی www.sermonsfortheworld.com دریافت میکنند. صدها نفر دیگر هم ویدیوی آنها را در یوتیوپ تماشا میکنند ولی زود از آن دست میکشند و به وبسایتمان مراجعه میکنند. یوتیوپ افراد را به وبسایتمان هدایت میکند. متن دستنویس خطابهها هر ماه به ۴۳ زبان و به ۱۲۰ هزار رایانه ارائه میشود. این خطابهها از حق چاپ برخوردار نیستند، در نتیجه واعظین میتوانند بدون گرفتن اجازه از آنها استفاده کنند. همچنین صدها ویدیو از موعظههای دکتر هایمرز و شاگردانش موجود است. لطفاً اینجا را کلیک کنید تا ببینید که چطور میتوانید بصورت ماهیانه با مبالغ اهدایی خود در این امر خطیر یعنی گسترش انجیل به تمام جهان حتی ملل مسلمان و هندو به ما کمک کنید.
هر وقت برای دکتر هایمرز مطلبی مینویسید، همیشه کشور محل زندگی خودتان را قید بفرمایید. ایمیل دکتر هایمرز rlhymersjr@sbcglobal.net میباشد.
نجات فقط برای کسانی است که راضی نیستندDELIVERANCE IS ONLY FOR THE DISSATISFIED خطابهی نوشته شده توسط دکتر ر. ل. هایمرز "تندرستان احتیاج به طبیب ندارند بلکه بیماران محتاجند. من نیامدهام تا پرهیزکاران را به توبه دعوت کنم بلکه امدهام تا خطاکاران را دعوت نمایم" (لوقا ۳۲-۵:۳۱). |
عیسی بیرون رفته و باجگیری به نام لاوی را دید. لاوی نام دیگر متی بود. عیسی متی را خواند تا او را پیروی کند،
"او برخاست، همه چیز را واگذاشت و به دنبال او رفت" (لوقا ۵:۲۸).
متی یک باجگیر بود که برای دولت رم مالیات جمع میکرد. یهودیان از باجگیرها متنفر بودند، چون رم به آنها اختیار داده بود که از یهودیان بیش از آنچه قانون مقدر کرده بود مالیات اخذ کنند. باجگیرها هم بخشی از پول جمعآوری شده را به خزانه میدادند و بقیه آنرا برای خودشان نگه میداشتند. در نتیجه بیشتر باجگیرها بسیار ثروتمند بودند و یهودیان دیگر از آنها نفرت داشتند. یهودیان آنها را بعنوان گناهکارانی پست و رذل میشناختند.
وقتی متی عیسی را دنبال کرد، "همه چیز را واگذاشت،" یعنی کسب و کار پر درآمد جمعآوری مالیات را کنار گذاشت "و به دنبال او رفت."
بعد متی در خانهاش جشنی برپا کرد. جمعیت زیادی از باجگیرها و خطاکارها از انواع مختلف به این جشن و مهمانی آمدند. آنها بدترین آدمها از نوع خودشان بودند. زینوی شاعر گفته، "تمام باجگیرها، همه آنها، دزد هستند." فریسیها کاری با این باجگیرها یا دوستانشان که آنها را "خطاکار" صدا میکردند نداشتند.
وقتی جمعیت بزرگی از باجگیرها و خطاکارها این خانه و ضیافت را پر کردند، فریسیها شکایتکنان و غرغرکنان از راه رسیدند. آنها به شاگردان گفتند،
"چرا شما با باجگیران و خطاکاران میخورید و مینوشید؟" (لوقا ۵:۳۰).
عیسی از مهمانی بیرون آمد که جواب فریسیها را بدهد،
"تندرستان [آدمهای سالم] احتیاج به طبیب ندارند بلکه بیماران محتاجند. من نیامدهام تا پرهیزکاران را به توبه دعوت کنم بلکه امدهام تا خطاکاران را دعوت نمایم" (لوقا ۳۲-۵:۳۱).
عیسی دلیل خوانده شدن این گناهکاران به مهمانی را به فریسیها گفت. به آنها گفت کسانی که در سلامتی کامل هستند به پزشک احتیاج ندارند. فقط کسانی که بیمارند محتاج یک پزشک هستند. کاتبان و فریسیها به نظر خودشان عاری از بیماری گناه بودند. چون کاتبان و فریسیها احکام شریعت را رعایت میکردند، پس خودشان را بیمار و در وضعیت گناه نمیدیدند. فریسیها شاخه ارتدکس یهودیان آن زمان بودند. کاتبان کسانی بودند که رونوشتهایی از عهد عتیق تهیه و آن را تدریس میکردند. آنها فکر نمیکردند که به پزشک بزرگی مثل عیسی نیاز داشته باشند، یعنی
"کسانی که از نیکی خود مطمئن بودند و سایرین را از خود پستتر میشمردند" (لوقا ۱۸:۹).
و جواب عیسی نهیب و توبیخی بود بر این از خود راضی بودن و غرور فریسیها،
"تندرستان [آدمهای سالم] احتیاج به طبیب ندارند بلکه بیماران محتاجند. من نیامدهام تا پرهیزکاران را به توبه دعوت کنم بلکه امدهام تا خطاکاران را دعوت نمایم" (لوقا ۳۲-۵:۳۱).
اگر فکر میکنید که حالتان خوب است، دیگر احتیاجی به عیسی ندارید. ولی اگر فکر میکنید که در وضعیت گناه میمیرید و از بین میروید، عیسی برای شما اهمیت پیدا میکند و بدنبال او میگردید تا جان شما را شفا بدهد و شما را از گناه و پیامدهای آن نجات بدهد. واجب است گناهتان را حس کنید، حسی از ناامیدیتان، حسی از ناکفایتیتان – در غیر اینصورت نیازتان به مسیح را احساس نخواهید کرد.
"تندرستان [آدمهای سالم] احتیاج به طبیب ندارند بلکه بیماران محتاجند" (لوقا ۵:۳۱).
I. اول، کسانی که از سبک زندگیشان راضی و خوشحالندنیاز به عیسی را حس نمیکنند.
با خواندن انجیل متوجه میشوید که عیسی اغلب با گناهکاران غذا میخورد. گناهکاران از زندگی خودشان راضی نبودند. آنها حس میکردند که چیزی در زندگیشان گمشده و کم است. از این مطلب میشود چیزهای زیادی یاد گرفت. آن افراد گمشده جذب عیسی میشدند چون با آنها مثل یک دوست رفتار میکرد. و در نتیجه خیلی از آنها نجات پیدا کردند.
آنها از سبک زندگیشان آنقدر ناراضی و خسته شده بودند که به مسیح پناه میآوردند. متای باجگیر همانطور که در فصل پنجم انجیل لوقا میبینیم، اینکار را انجام داد. زکی باجگیر اینکار را کرد که در لوقا نوزده روایت آن آمده است. و عیسی به او گفت،
"ای زکی، زود باش پایین بیا، زیرا باید امروز در خانه تو مهمان باشم. او به سرعت پایین آمد و با خوشرویی عیسی را پذیرفت. وقتی مردم این را دیدند زمزمه نارضایی از آنها برخاست. آنها میگفتند: او مهمان یک خطاکار شده است... عیسی به او فرمود: امروز رستگاری بهاین خانه روی آورده است... زیرا پسر انسان آمده است تا گمشده را پیدا کند و نجات دهد" (لوقا ۱۰-۱۹:۵).
کاتبها و فریسیهای مغرور این نیاز به مسیح را احساس نمیکردند؛ آنها از نوع زندگیشان راضی بودند. ولی باجگیرها و خطاکارها پیش او میآمدند و نجات پیدا میکردند.
"تندرستان احتیاج به طبیب ندارند بلکه بیماران محتاجند" (لوقا ۵:۳۱).
آنها که از نوع زندگیشان راضی و خوشحال هستند نیازی به عیسی احساس نمیکنند. ولی آنها که از نوع زندگیشان خسته شدهاند و حالشان بهم میخورد، پیش او میآیند و نجات پیدا میکنند.
شما چطور؟ به تجربه میدانم که این مسئله درباره خیلی از شما هم صدق میکند. اگر از زندگیتان همینطور که هست راضی باشید، هیچ حس نیاز به عیسی در شما بوجود نمیآید و نجات پیدا نمیکنید. اگر از زندگیتان همینطور که هست راضی و خوشحال باشید، مسیح را لازم نخواهید داشت که پیش او بیایید و در نتیجه چیزی عوض نخواهد شد.
"بیماران به طبیب احتیاج دارند، نه تندرستان" (متی ۹:۱۲).
II. دوم، کسانی که از بیخدایی خودشان راضی و خوشحالندنیاز به عیسی را حس نمیکنند.
به شهرمان نگاه کنید. به مردمی که در آن هستند فکر کنید. چند نفر از آنها بطور جدی به خدا فکر میکنند؟ میدانید که این کار را نمیکنند. کتاب مقدس میگوید،
"کسی نیست که بفهمد یا جویای خدا باشد" (رومیان ۳:۱۱).
اگر فیض خدا از طریق کار روح القدس نصیب شما نشود، هیچوقت خدا را در مسیح جستجو نخواهید کرد. راضی خواهید شد که بدون خدا زندگی کنید و بمیرید، یعنی در وضعیت بیخدایی بمانید.
ولی اگر فیض خدا در قلب شما شروع به کار کند، از زندگیتان به شکلی که هست ناراضی خواهید شد. همه چیز را به شکل دیگری میبینید. شاید وسط جمعیتی باشید و با خودتان فکر کنید، "این افراد برای چی دارند زندگی میکنند؟ چرا خدا برای آنها مهم نیست؟" شروع میکنید به زندگی خودتان فکر کردن و به مرگی که در آخر به سراغتان میآید. خود دین یا مذهبتان خیلی مصنوعی جلوه میکند و اصلاً بدردتان نمیخورد. هر بهانهای که دیگران میآورند، برای شما دیگر کافی بنظر نمیرسد. و فکر میکنید که زندگی باید چیزی بیشتر از خوردن و خوابیدن و درس خواندن و بازی کردن باشد.
وقتی فیض خدا در زندگی شما شروع به کار کند، بیخدایی خودتان را حس میکنید. احساس میکنید
" از حیاتی که خدا میبخشد محروم [شدهاید]" (افسسیان ۴:۱۸).
فکر میکنید که خدا برای شما غریبه است و اینکه بدون او در شرایط خیلی بدی هستید،
"شما در این جهان بدون امید و بدون خدا به سر میبردید" (افسسیان ۲:۱۲).
پس از شما میپرسم، آیا کاملاً از نوع زندگیتان به شکلی که هست راضی هستید؟ اگر اینطور است، امید زیادی نیست که پیش مسیح بیایید. همینطور که هستید به زندگیتان ادامه خواهید داد – یعنی راضی هستید که بدون شناخت خدا بطور انفرادی زندگی کنید و بمیرید.
"تندرستان احتیاج به طبیب ندارند بلکه بیماران محتاجند" (لوقا ۵:۳۱).
اگر از زندگی که در آن خدایی نیست راضی هستید، نیازی به عیسی احساس نمیکنید.
یک حس و تمایلی وجود دارد، بخصوص بین جوانها، که فکر میکنند علاقه آشکار به دین نشان دادن یک ضعف حساب میشود. کسانی که مسیحی واقعی نیستند فکر میکنند آنها که خیلی به خدا علاقه نشان میدهند کمی عجیب و غریب و غیرطبیعی هستند.
معمولاً این مطلب را کسی به زبان نمیآورد. مردم نمیگویند، "آن طرف یک کمی خل است. یک دفعه با خودش دعا میخواند." این را بعنوان یک قاعده نمیگویند. ولی فکرش را میکنند. و دوستان غیر مسیحیتان هم اینطور فکر میکنند. آنها چیزهایی مثل این میگویند، "خیلی مذهبی نباش. یک متعصب نباش" – چیزهایی مثل این. دلیل اینکه این چیزها خیلی شایع است این است که نوع بشر در حالت گناه قرار دارد.
"زیرا دلبستگی به امور نفسانی دشمنی با خداست [خصومت نسبت به خدا]" (رومیان ۸:۷).
همه آدمها در حالت نجات پیدا نکردهشان
"طبعاً فرزندان غضب بودیم" (افسسیان ۲:۳).
به این دلیل است که دوستان و اقوام نجات پیدا نکردهتان هر کاری بتوانند میکنند که شما را قانع کنند بطور جدی دنبال خدا نگردید. اگر بتوانند سعی میکنند که شما را به کلیسای دیگری ببرند، یا به کلیسای "خودشان" – هر کاری که مانع از آمدن شما به این کلیسا بشود! چرا؟ چون میدانند که کلیسای "خودشان" سرد است و خدا آنجا نیست. انگیزه اصلیشان دور نگه داشتن شما از خداست،
"زیرا دلبستگی به امور نفسانی دشمنی با خداست" (رومیان ۸:۷).
بشریتی که تولد تازه پیدا نکرده نسبت به خدا سرکش و نافرمان است. وقتی خدا شما را صدا میکند، دوستان گمشده و اقوامتان سعی میکنند که شما را به عقب بکشند و از آمدن به سمت خدا مانع بشوند. والدین و دوستان گمشده هر دو ممکن است چنین کاری را انجام بدهند.
ولی عیسی گفت،
"یقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هر که بشنود زنده خواهد شد" (یوحنا ۵:۲۵).
اگرچه بر طبق افسسیان ۵ ،۲:۱ از لحاظ روحانی مردهاید، ولی پسر خدا شما را صدا میزند. در حالت مرده هم شما "صدای پسر خدا را میشنوید." وقتی آن اتفاق بیافتد دیگر از زندگیتان که در آن عیسی، پسر خدا، نباشد رضایت نخواهید داشت. دلتان یک چیز بیشتری میخواهد. بعد عیسی مسیح را جستجو میکنید. ولی مادامیکه در حالت بیدار نشده و مرده هستید، بدون مسیح بودن شما را راضی نگه میدارد که همینطور زندگی کنید و بمیرید. فقط وقتی که روح القدس به شما نشان بدهد یک چیزی در زندگیتان درست نیست – یعنی اینکه قلبتان خدانشناس است – فقط وقتی این نارسایی را در خودتان ببینید، به عیسی مسیح علاقه پیدا میکنید.
"تندرستان احتیاج به طبیب ندارند بلکه بیماران محتاجند" (لوقا ۵:۳۱).
III. سوم، کسانی که از شرارت قلبشان راضی و خوشحالندنیاز به عیسی را حس نمیکنند.
خدا ابتدا با عواطف ما صحبت میکند. وقتی روح القدس شروع به متقاعد کردن میکند، باعث میشود که احساس کنیم گناهکاریم.
توجه کنید کتاب مقدس چقدر به ما میگوید که بازگشتکنندگان از لحاظ عاطفی متحول میشوند. زنی که پاهای عیسی را بوسید از لحاظ عاطفی برانگیخته شد.
"که ناگاه زنی که در آن شهر گناهکار بود، چون شنید که در خانه فریسی به غذا نشسته است، شیشهای از عطر آورده، در پشت سر او نزد پایهایش گریان بایستاد و شروع کرد به شستن پایهای او به اشک خود" (لوقا ۳۸-۷:۳۷).
او خیلی سریع پیش عیسی آمد و نجات پیدا کرد.
در روز پنطیکاست، کسانی که به خطابه پطرس گوش دادند
"چون شنیدند دلریش گشتند" (اعمال رسولان ۲:۳۷).
معنی تحتالفظی آن این است که "قلبشان جریحهدار شد." این مطلب به عواطف آنها اشاره میکند. زندانبان ساکن شهر فیلیپی
"از ترس میلرزید" (اعمال رسولان ۱۶:۲۹).
پولس رسول گفت،
"من چه آدم بدبختی هستم! این بدن، مرا به سوی مرگ میکشاند. کی میتواند مرا از دست آن آزاد سازد؟" (رومیان ۷:۲۴).
این موارد در کتاب مقدس نشان میدهد که خدا معمولاً احساسات فرد را متاثر میکند تا نسبت به قلب شرورش ناراضی و ناراحت باشد. وجه مشترک تمام بازگشتهای حقیقی، چیزی که در تمام بازگشتهای واقعی یکسان است و عوض نمیشود، این است – افراد از خودشان باطناً احساس نارضایتی پیدا میکنند. به قلب خودشان رجوع میکنند و در آن گناه میبینند. از چیزی که در خودشان میبینند خوششان نمیآید. قلب خودشان را مورد تایید قرار نمیدهند! از آنچه که هستند میرنجند و ناراحت میشوند.
یک عامل انسانی پشت این قضیه که باجگیرها و خطاکارها به سرعت پیش عیسی آمدند قرار دارد – در حالیکه کاتبان و فریسیها از او دور ایستادند.
"تندرستان احتیاج به طبیب ندارند بلکه بیماران محتاجند" (لوقا ۵:۳۱).
سوالی که برای شما امروز صبح مطرح میشود این است: آیا ناراضی هستید؟ از سبک زندگیتان ناراحت هستید؟ از زندگی عاری از خدا خسته شدهاید؟ از قلب خودتان راضی نیستید؟ نسبت به گناه احساس محکومیت میکنید؟ اگر ذرهای نارضایتی و احساس محکومیت نسبت به گناه از این چیزها در شما وجود دارد، پس آمادهاید که پیش پزشک بزرگ یعنی عیسی بیایید. بهرحال، مسیح تنها کسی است که میتواند شما را از گناه نجات بدهد. فقط او بود که مرد تا مزد گناه شما را پرداخت کند. فقط او بود که با جسمش از مردگان برخاست و زنده شد. فقط او در دست راست خدا در آسمان نشسته و برای شما دعا میکند. آیا آمادهاید که پیش او بیایید؟ حاضرید با خونش از گناه شسته و پاک بشوید؟
"تندرستان احتیاج به طبیب ندارند بلکه بیماران محتاجند" (لوقا ۵:۳۱).
اگر مایلید درباره نجات در مسیح با ما صحبت کنید، لطفاً در حینی که دیگران برای مهمانی به طبقه بالا میروند، شما جلو بیایید و در دو ردیف اول بنشینید. دکتر هایمرز، لطفاً تشریف بیاورید و ختم این جلسه را بعهده بگیرید.
هر وقت برای دکتر هایمرز مطلبی می نویسید، همیشه کشور محل زندگی خودتان را برای ایشان قید بفرمایید، در غیر اینصورت نمی تواند به شما جواب بدهد. اگر این خطابه شما را برکت داد، دکتر هایمرز می خواهد اینرا از طرف شما بشنود، ولی وقتی برای دکتر هایمرز می نویسید به او بگویید که اهل چه کشوری هستید. ایمیل دکتر هایمرز این است (اینجا را کلیک کنید) rlhymersjr@sbcglobal.net می توانید به هر زبانی برای دکتر هایمرز بنویسید، اما اگر می توانید به زبان انگلیسی بنویسید. اگر می خواهید با پست برای او بنویسید، آدرس او چنین است: P.O. Box 15308, Los Angeles, CA 90015. می توانید با شماره تلفن ۰۴۵۲-۳۵۲ (۸۱۸) با او تماس بگیرید.
( پایان موعظه)
شما می توانید موعظه های دکتر هایمرز را هر هفته در اینترنت به این آدرس بخوانید
www.sermonsfortheworld.com
روی "موعظه ها بفارسی" کلیک کنید.
متن دستنویس این خطابه ها از حق چاپ برخوردار نیست. شما می توانید بدون اجازه دکتر هایمرز از آنها استفاده
کنید. اما تمام پیامهای ویدیویی دکتر هایمرز و تمام ویدیوهای دیگر کلیسای ما، از حق چاپ برخوردارند و فقط با
گرفتن اجازه قابل استفاده هستند.
آیات خوانده شده قبل از خطابه توسط آقای نواح سانگ: لوقا ۳۵-۵:۲۷.
سرود تک نفره پیش از خطابه توسط آقای بنجامین کین کید گریفیت:
“I Am Amazed” (by A. H. Ackley, 1887-1960).
طرح کلی نجات فقط برای کسانی است که راضی نیستند DELIVERANCE IS ONLY FOR THE DISSATISFIED خطابه نوشته شده توسط دکتر ر. ل. هایمرز "تندرستان احتیاج به طبیب ندارند بلکه بیماران محتاجند. من نیامدهام تا پرهیزکاران را به توبه دعوت کنم بلکه امدهام تا خطاکاران را دعوت نمایم" (لوقا ۳۲-۵:۳۱). (لوقا ۱۸:۹؛ ۳۰، ۵:۲۸) I. اول، کسانی که از سبک زندگیشان راضی و خوشحالند نیازشان به عیسی را حس نمیکنند، لوقا ۱۰-۱۹:۵؛ متی ۹:۱۲. II. دوم، کسانی که از بیخدایی خودشان راضی و خوشحالند نیازشان به عیسی را حس نمیکنند، رومیان ۳:۱۱؛ افسسیان ۲:۱۲؛ ۴:۱۸؛ III. سوم، کسانی که از شرارت قلبشان راضی و خوشحالند نیازشان به عیسی را حس نمیکنند، لوقا ۳۸-۷:۳۷؛ اعمال رسولان ۲:۳۷؛ ۱۶:۲۹؛ رومیان ۷:۲۴. |