هدف این وبسایت این است که متن رایگان خطابهها و ویدیوی آنها را در سراسر جهان در اختیار شبانان و میسیونرها قرار بدهد، بخصوص برای کشورهای جهان سوم که در آنها فقط چند دانشکده الهیات یا مدرسه دینی ممکن است باشد یا اصلأ وجود نداشته باشد.
متن مکتوب این خطابهها و ویدیوها را هر ماه حدود یک و نیم میلیون رایانه در بیش از ۲۲۱ کشور از آدرس اینترنتی www.sermonsfortheworld.com دریافت میکنند. صدها نفر دیگر هم ویدیوی آنها را در یوتیوپ تماشا میکنند ولی زود از آن دست میکشند و به وبسایتمان مراجعه میکنند. یوتیوپ افراد را به وبسایتمان هدایت میکند. متن دستنویس خطابهها هر ماه به ۴۳ زبان و به ۱۲۰ هزار رایانه ارائه میشود. این خطابهها از حق چاپ برخوردار نیستند، در نتیجه واعظین میتوانند بدون گرفتن اجازه از آنها استفاده کنند. همچنین صدها ویدیو از موعظههای دکتر هایمرز و شاگردانش موجود است. لطفاً اینجا را کلیک کنید تا ببینید که چطور میتوانید بصورت ماهیانه با مبالغ اهدایی خود در این امر خطیر یعنی گسترش انجیل به تمام جهان حتی ملل مسلمان و هندو به ما کمک کنید.
هر وقت برای دکتر هایمرز مطلبی مینویسید، همیشه کشور محل زندگی خودتان را قید بفرمایید. ایمیل دکتر هایمرز rlhymersjr@sbcglobal.net میباشد.
سال جهنمی – سال احیاء!A YEAR OF HELL – A YEAR OF REVIVAL دکتر ر. ل. هایمرز خطابه کلیسای باپتیست لس آنجلس "کاش که آسمانها را مُنْشَقّْ ساخته، نازل میشدی و کوهها از رؤیت تو متزلزل میگشت" (اشعیا ۶۴:۱). |
امشب دوباره به این آیه بزرگ کتاب مقدس رجوع می کنیم. من خدا را شکر می کنم که سال گذشته جواب خیلی از دعاهایمان را داد. با اینحال جان کیگن آن سال را "سال جهنمی" خواند. من با او مخالف نیستم. او تا اندازه ای حق داشت. به نوعی، آن سال یک سال جهنمی بود. ولی سال برکت هم بود. جان وقتی آن سال را سال جهنمی صدا کرد، یک روز طولانی و خسته کننده ای را پشت سر گذاشته بود. وقتی ما خسته هستیم، چیزهای بد را بخاطر می آوریم. ولی وقتی که خوب استراحت کردیم، برکات را هم بخاطر می آوریم. همه ما اینطور هستیم. ما انسانیم. خلق و خوی ما عوض می شود. در جریان این خستگی ها بود که جان در یک لحظه آن دختر مسیحی زیبا یعنی جولی را فراموش کرد، دختری که او سال پیش در طی ملاقاتهای مسیحی خیلی با او خوش گذرانده بود. او آن روز فوق العاده را که در دیزنی لند با هم داشتند فراموش کرد. او آن شب را فراموش کرد که با هم با پای پرهنه روی شن های ساحل سانتا مونیکا می دویدند. او اوقات خوشی را که با هم در هنگام دعا داشتند فراموش کرده بود. او اوقات خوش هنگام دعای آخر شبها با آرون، جک و نواح در منزل من را فراموش کرده بود. او کشمکش اراده هایمان را که منتهی به احترامی متقابل شد و بعد ما را در رابطه ای دوستانه و پدرانه تا به ابد به هم متصل کرد فراموش کرده بود. او فراموش کرده بود که به من گفته بود، "هیچوقت هیچکدام از پدربزرگ هایم را نشناختم. دکتر هایمرز، شما نزدیکترین شخص به من هستید که برای من مثل پدربزرگ می مانید. از اینکه روی من سرمایه گذاری می کنید سپاسگزارم. من شما را حمایت می کنم و باورتان دارم... خدا شما را برکت بدهد! دکتر هایمرز، شما می توانید! – جان سامویل کیگن."
جان یک انسان مقتدر در خداست. من او را بعنوان یک همقطار در سپاه خداوند می بینم. ولی او یک انسان است مثل همه ما. وقتی که فرسوده و درمانده می شویم فقط چیزهای بد را بیاد می آوریم. ولی وقتی استراحت کردیم و سرحال آمدیم، بعد یادمان می آید چه سال خوبی برای ما بود – و چه اوقات عالی در دعا و رفاقت و قوت عظیم و محبت خدا که در سال ۲۰۱۶ به ما داد داشتیم – یعنی وقتی که دعا می کردیم و خداوند جواب داد،
"کاش که آسمانها را مُنْشَقّْ ساخته، نازل میشدی و کوهها از رؤیت تو متزلزل میگشت" (اشعیا ۶۴:۱).
بعضی وقتها خودم هم فکر کردم که سال پیش "یک سال جهنمی" بود. وقتی که سر حال نبودم و اوقاتم تلخ بوده، احساس کردم که زندگی برایم دشوار است. گریه کردم و فکر کردم که داشتم می مردم – و برای کلیسایمان آنقدر نگران بودم که دردش قلبم را می شکست. درمانی که آنها برای سرطان درمورد من انجام دادند باعث "نوسان خلق و خوی" شدید در من شد. بعضی وقتها در افسردگی شدید فرو می رفتم. عملا در سال گذشته نیروهای شیطانی به من بارها حمله کردند. اگر آرون یانسی در آن مواقع آنجا کنارم نبود فکر نمی کنم که می توانستم دوام بیاورم. داشتن دوست خوب و نزدیکی مثل آرون هدیه ای از طرف خدا بود! داشتن دعاگویان مبارزی مثل کریستین گوین و خانم لی هدیه ای از طرف خدا بود!
بله، چیزهای خوب هم در سال ۲۰۱۶ داشتیم. خیلی از جوانهایمان از من نفرت داشتند. حالا من را دوست دارند! باعث خوشی و نشاط قلب من می شود وقتی که آنها لبخند می زنند و می گویند، "کشیش، دوستت داریم!"
بعد به کارت زیبایی که همسرم برای من فرستاد نگاه می کنم. او گفته،
رابرت عزیز، بخاطر اطاعتت از خدا و بخاطر ایمانت، من عیسی را شناختم. بدون تو هیچکدام از ما اینجا نبودیم... رابرت، از صمیم قلب و با تمام جانم دوستت دارم. عاشق همیشگی تو، آیلینا.
وقتی که کلمات دلنشینش را خواندم، قلبم از شادی لبریز شد! "خدایا، تو را بخاطر آیلینا شکر می کنم! تو را شکر می کنم که چنین دختر ایماندار و دوست داشتنی را به من دادی!" بدون عشق و محبت، حمایت و دعاهای او، هیچوقت نمی توانستم دوام بیاورم. و برای حنای کوچولو، اولین نوه ام خدا را شکر می کنم. اول کمی از من می ترسید، یک پیرمرد کله طاس! ولی در شب کریسمس، چهار دست و پا آمد طرف من و بغلش کردم – و از بینی ام من را بوسید. تا وقتی که زنده هستم آن بوسه را فراموش نخواهم کرد!
وقتی به سال ۲۰۱۶ نگاه می کنیم نباید فراموش کنیم که خدا برای ما چکار کرده است! بنظر می رسید که کلیسا داشت از بین می رفت، که من داشتم می مردم، که برای حیاتمان در آینده امیدی نبود. ولی بعد وقتی همه چیز بنظر رسید که از دست رفته، خدا دعاهای ما را شنید،
"کاش که آسمانها را مُنْشَقّْ ساخته، نازل میشدی و کوهها از رؤیت تو متزلزل میگشت" (اشعیا ۶۴:۱).
و خدا جواب ما را داد! من برنامه ای برای کلیسای باپتیست "جدید" طرح کردم. "جوانها، بپا خیزید" را موعظه کردم. و در حالیکه ما سرود می خواندیم و گریه می کردیم و از خدا التماس می کردیم تا در میان ما نازل شود، مردان و زنان جوان با شور و شوق شروع به دعا کردند. و او نازل شد. این جریان شروع شد وقتی که دکتر کیگن مادر ۹۰ ساله اش را به سوی مسیح هدایت کرد. به کریستین گوین روح دعا عطا شد. خانم شرلی لی روح دعا را دریافت کرد. و آتش احیاء درمیان ما نازل شد. ۲۸ نفر در طی چند هفته احساس محکومیت نسبت به گناه را تجربه کردند و بعد به امید خدا بازگشت کردند و با خونی که مسیح روی صلیب برای ما ریخت شسته و پاک شدند.
بعد فکر کردیم که احیاء تمام شد. ولی اشتباه کردیم. خدا هنوز با ماست! ما حداقل یک بازگشت امیدوارانه تقریبا هر یکشنبه داشته ایم. ناگهان دکتر چان با چنان مسحی موعظه کرد که چهار نفر احساس ندامت کردند و به امید خدا در یک جلسه، در روز ۲۵ دسامبر نجات پیدا کردند – یعنی روز کریسمس، در مراسم شامگاه! این فهرست ۲۸ نفری است که به امید خدا در سال ۲۰۱۶ بازگشت کردند.
جودی لی
مارجوری کیگن
تاماس لونگ
کریستین گوین
آدلا منجیوال
ستسوکو زابالاگا
جسی زاکامیتزین
کریستینا لویس
جنیفر یان
آبراهام سانگ
بی یانگ ژانگ
تام زیا
ویرگل نیکل
جیسن بالتازار
امی هووا
تایریک چمبرز
جولی سیویلای
مین وو
آلیسیا زاکامیتزین
دنی کارلوس
دانیل باراهونا
آیاکو زابالاگا
جولیتا پریتو
رابرت ونگ
جوزف گانگ
اندرو واتسوساکا
جسیکا یین
نوریس منجیوار
دوستان من، خدا ما را ترک نکرده! او بارها در کلیسایمان نازل شد، در ماه اوت، در سپتامبر، در اکتبر، در نوامبر – و در ماه دسامبر فقط نه نفر به امید خدا بازگشت کردند. بیست و هشت نفر در یک سال! بایستید و سرود مخصوص نیایش (Doxology) را بخوانید!
شکر پروردگار را که همه نعمت ها از اوست؛
ای تمام مخلوقان بر زمین او را حمد خوانید؛
ای تمام لشکر آسمانی، او را حمد خوانید؛
پدر، پسر و روح القدس را حمد خوانید! آمین.
(“Doxology” by Thomas Ken, 1637-1711).
خانم ها بخوانید! آقایان حالا شما بخوانید! حالا بیایید همه با هم هر چه بلندتر آنرا بخوانیم! حالا سرود مخصوص احیاء یعنی "رویایم را محقق ساز" را بخوانید. یا از حفظ بخوانید یا به متن نگاه کنید. سرود شماره ۴ از سرودنامه تان است. حالا بخوانید!
دعا می کنم ای نجات دهنده، همه رویایم را محقق ساز،
بگذار فقط عیسی را امروز ببینم؛
گرچه از میان دره مرا رهنمون سازی،
جلال محونشدنی تو مرا احاطه می کند.
ای نجات دهنده آسمانی، همه رویایم را محقق ساز،
تا با جلال تو روح من جلا یابد.
همه رویایم را محقق ساز تا همه ببینند
که صورت قدوست در من منعکس شده.
رویایم را محقق ساز، هر آرزویی را
برای جلالت نگاه دار؛ جانم الهام می گیرد،
با کمال تو، با محبت قدوست،
مسیرم را با نور آسمانی مملو ساز.
ای نجات دهنده آسمانی، رویایم را محقق ساز،
تا با جلالت روحم جلا یابد.
رویایم را محقق ساز تا همه ببینند
روی قدوست را که در من منعکس شده.
همه رویایم را محقق ساز، مبادا که گناه
نور تابان اندرونم را سایه افکند.
بگذار تنها روی متبارک تو را ببینم،
تا بر فیض ابدی ات روحم شادی کند.
ای نجات دهنده آسمانی، رویایم را محقق ساز،
تا با جلال تو روح من جلا یابد.
همه رویایم را محقق ساز تا همه ببینند
که صورت قدوست در من منعکس شده.
(“Fill All My Vision” by Avis Burgeson Christiansen, 1895-1985).
برادران و خواهران، من معتقدم که بزرگترین قسمت احیاء در سال ۲۰۱۷ از طرف خدا بر ما نازل خواهد شد. هر روزه برای آن دعا کنید. بعضی وقتها روزه بگیرید و برای حضور بیشتر خدا در سال آینده دعا کنید.
حالا کتاب مقدستان را از کتاب اول قرنتیان ۹:۲۴ باز کنید. از کتاب مقدس اسکافیلد در صفحه ۱۲۱۹ است. بقیه این خطابه را دکتر کیگن نوشته بود،
"مگر نمیدانید که در مسابقه دو، اگر چه همۀ شرکت کنندگان میدوند، ولی فقط یک نفر جایزه میگیرد؟ شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود" (اول قرنتیان ۹:۲۴).
بفرمایید بنشینید. حالا کتابتان را ببندید و با دقت گوش بدهید.
پولس زندگی مسیحی را با مسابقه دو مقایسه کرد. او گفت، "شما نیز طوری بدوید که [آن جایزه] نصیب شما شود" (اول قرنتیان ۹:۲۴). بعد پولس گفت، "آنها می دوند تا تاج گلی را که زود پژمرده میشود به دست آورند، ولی ما این کار را به خاطر تاجی که تا ابد باقی میماند انجام میدهیم" (اول قرنتیان ۹:۲۵). جایزه مسیحی یک مدال نیست. آن یک چیز برتر است. این جایزه پاداشی از طرف عیسی مسیح است که می آید تا ملکوتش را برقرار کند!
پولس گفت که یک ورزشکار "در هر چیز ریاضت می کشد [خویشتن دار]" (آیه ۲۵). یک ورزشکار چاق نمی شود. او تنبلی نمی کند. وقتش را هدر نمی دهد. پولس رسول اینطور بود. او گفت، "بنابراین من میدوم ولی نه بدون هدف، من مشت میزنم اما نه مثل کسی که به هوا مشت میزند" (آیه ۲۶). او مثل یک مشت زن بی تجربه ای که به هوا مشت می زند نبود. و پولس از خودراضی نبود. او می دانست که ممکن بود شکست بخورد. او گفت، "مبادا پس از اینکه دیگران را به مسابقه دعوت کردم خود من از شرکت در آن محروم باشم" (آیه ۲۷).
پولس می دانست که چی می خواست. او تمام نیرویش را صرف کارش کرد. او کاری را که به ما گفت انجام بدهیم خودش در زندگی اش انجام داد.
"شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود" (اول قرنتیان ۹:۲۴).
"شما نیز طوری بدوید که [آن جایزه] نصیب شما شود." امشب کاربرد این متن را به چهار طریق می بینیم.
I. اول، این متن برای این زمستان و بهار کاربرد دارد.
ما جشن های فوق العاده ای در این "تعطیلات" داشتیم. مهمانی کریسمس داشتیم. تولد نجات دهنده مان را در شب کریسمس جشن گرفتیم. دوباره روز کریسمس دور هم جمع شدیم. دکتر چان مثل یک شیر موعظه کرد. چهار نفر نجات پیدا کردند! شام خداوند را جشن گرفتیم. دیشب، شب سال نو، سرجیو و یاسمین ازدواج کردند. امروز روز سال نو است.
ولی "تعطیلات" هر روز و همیشه نیست. حالا ژانویه است. هفته بعد دیگر تعطیلی نخواهد بود. زمستان می شود. هوا سرد می شود. بارانی می شود. دیگر اینقدر هیجان نخواهد بود. می توانید اینها را تحمل کنید؟ یا اینکه شروع می کنید به غیبت و نیامدن به کلیسا؟ متن مورد نظر ما می گوید، "شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود." فکرتان را روی جایزه متمرکز کنید! هر اتفاقی بخواهد بیافتد باید در این کلیسا بمانید! فکرتان باید روی مسیح و کلیسا متمرکز باشد!
می دانید که زمستان هر سال از راه می رسد. خدا بعد از توفان بزرگ به نوح گفت، "مادامی که جهان باقی است، زرع و حصاد، و سرما و گرما، و زمستان و تابستان، و روز و شب موقوف نخواهد شد" (پیدایش ۸:۲۲). زمستان هر سال از راه می رسد. می توانید آنرا تحمل کنید؟ "شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود."
بعد از زمستان، بهار می آید. بهار وسوسه های خودش را دارد. من آن را "ماشین کیف و حال آمریکایی" می خوانم. آخر هفته های سه روزه دارد. مردم به لاس وگاس یا سان فرانسیسکو یا جاهای دیگر می روند. آدمهای ضعیف النفس کلیسا را ترک می کنند. بعد "تعطیلات بهاره" را داریم. مردم می خواهند که مسافرت بروند. برنامه های دسته جمعی وجود دارد. برنامه های خانوادگی وجود دارد. ماشین کیف و حال آمریکایی در مقایسه با گناه روابط جنسی و مواد مخدر جان افراد بیشتری را می گیرد. آیا مثل یک ورزشکار مبارزه خواهید کرد؟ یا اینکه مسیرتان را گم می کنید؟ مثل یک ورزشکار به میدان می روید؟ همیشه در کلیسا خواهید بود؟ آیا با وسوسه های شیطان می جنگید و در کلیسا خواهید بود؟ یا ضعف نشان می دهید و کلیسا را ترک می کنید؟ وقتی که ابلیس شما را وسوسه می کند آیا کلیسا را ترک می کنید و به سمت گناه برمی گردید؟ "شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود."
اگر روی مسیح و کلیسا تمرکز کنید، می توانیم سال بزرگی در ۲۰۱۷ داشته باشیم. وقتتان را با این چیزها هدر ندهید. با هر چیزی حواستان پرت نشود که وقتتان را از دست بدهید! بیایید که سال ۲۰۱۷ بزرگی را تجربه کنیم! با ابلیس در دعا بجنگید. همیشه به کلیسا بیایید. مثل یک ورزشکار برای مسیح جایزه بیاورید!
بیایید مشکل و بحران ایجاد نکنیم. تصمیم بگیرید که خودتان در کلیسا یک مشکل نباشید. بیایید که "همفکر" باشیم مثل مسیحیان کتاب اعمال رسولان! اگر مثل یک ورزشکار تمرکز کنیم – و اجازه ندهیم چیزی ما را منحرف کند – می توانیم یک سال فوق العاده ای داشته باشیم! همه زمستان و بهار را روی کلیسا و مسیح تمرکز کنید. "شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود" – و پیروز شوید! "به پیش، ای سربازان مسیح." بایستید و این سرود را دسته جمعی بخوانید!
به پیش، ای سربازان مسیح، به سوی جنگ به پیش،
با صلیب عیسی در پیش.
(“Onward, Christian Soldiers” by Sabine Baring-Gould, 1834-1924).
II. دوم، این متن برای احیاء کاربرد دارد.
خدا سال پیش با کلیسای ما در احیاء ملاقات کرد – یعنی برای اولین بار بعد از چهل سال. خدا در آن جلسات نازل شد. روح القدس او در میان ما حاضر بود. بعضی ها در طی چند شب بازگشت کردند. برای بعضی ها این امر غیرممکن بنظر رسید. آنها خطابه های زیادی را شنیده بودند. بارها با آنها مشاوره داشتم. ولی سرسخت و سرد باقی مانده بودند. ولی وقتی خدا نازل شد، بازگشت های پی در پی داشتیم! بزرگترین عطیه حضور خود خدا بود. ما مسیحیت زنده را تجربه کردیم. خدا با ما بود. چقدر اشتیاق تو را داریم که حتی احیای بزرگتر از آن بفرستی – ای خداوند!
کلیسای ما هر پنجشنبه و هر شنبه جلسه دعا دارد. خیلی از شما جمع می شوید تا در گروههای کوچک برای احیاء دعا کنید. خدا را شکر می کنم که من را هدایت کرد که برای احیاء موعظه کنم. خدا را شکر می کنم که من را هدایت کرد تا کلیسایمان را تبدیل به کلیسای دعا کننده کردیم. اینها گنجینه های نادری است که همه جای آمریکا تا آنجا که من می دانم یافت نمی شوند. اگر در گروههای کوچک دعا می کنید، تقریبا تمام دعایتان را روی احیاء و صید جانها متمرکز کنید. فقط روی این دو تمرکز کنید. این دو نکته چیزی است که ما نیاز داریم – یعنی حضور خدا و افراد جدید از طریق بشارت دادن.
ما باید مشتاق احیای بزرگتری باشیم! حالا که حضور خدا و کار احیاء را تجربه کردیم، بیشتر می خواهیم. ولی باید به شما هشدار بدهم. فکر نکنید که حالا می دانیم احیا چطور اتفاق می افتد. فکر نکنید، "دیگر آنرا بدست آوردیم. می دانیم که دیگر چکار کنیم. حالا یک احیای دیگر می توانیم داشته باشیم." اگر اینطور فکر می کنید، هیچوقت احیای دیگری نخواهیم داشت.
خدا ماشین نیست. او یک شخص است. او خدای قادر و مطلق است. او را نمی شود فریب داد – حتی با دعا. احیاء یک پدیده جادویی نیست. آن چیزی نیست که بتوانیم با سعی و تلاش و یا با دعا کردن وادار به اتفاق افتادن بکنیم. نبی کاذب دیوزده یعنی چارلز فینی اینطور تعلیم می داد که یک کلیسا می تواند احیاء را وادار کند که اتفاق بیافتد – ولی او اشتباه می کرد. خدا بانی و باعث احیاست. خدا وقتی که تشخیص می دهد احیاء را می فرستد.
یادتان هست که تابستان گذشته چطور احیا شروع شد. بله، افراد دعا می کردند. ولی وقتی خدا نازل شد دعایی در حال جریان نبود. هیچ خطابه ای هم در حال موعظه شدن نبود. خدا نازل شد، بطور ناگهانی و غافلگیرکننده، در حالیکه مردم داشتند اشعیا ۳-۶۴:۱ را از بر تکرار می کردند. او ناگهان و با اقتدار نازل شد.
و در بعضی از جلسات خدا نازل نشد. به دفعات، وقتی مردم انتظار داشتند و فرض می کردند که احیاء بخودی خود در آنموقع نازل می شود، خدا حضور نداشت. وقتی روح خدا غایب بود، جلسات بی جان و تهی بودند. وقتی خدا حضور نداشت، مجبور می شدم که جلسه ای را زودتر تمام کنم.
از دست دادن حضور خدا کار آسانی است. شیطان همیشه حضور دارد. ولی خدا می تواند که غایب باشد. خدا جایی که واقعا خواسته نشود نازل نمی شود. اگر "تعطیلات" و مادیات این دنیا ما را راضی نگه می دارند، دیگر خدا با ما حضور نخواهد داشت. اگر حضور خدا را با تمام جان و دل نخواهیم، او با ما نخواهد بود. ولی او هنوز با ما است. نیمه شب دیشب روی این خطابه کار می کردم. تلفن زنگ زد. وودی بود که داشت گریه می کرد با احساس محکومیت نسبت به گناهی که به او دست داده بود داشت ضجه می زد. من دکتر چان را بیدار کردم و به اتاق وودی فرستادم. وودی ساعت دو نیمه شب بازگشتش را تجربه کرد – در آخرین روز سال در ساعت ۲ نیمه شب، ما شاهد ۲۹ امین بازگشت مان بودیم! لطفا برای دعای نیایشی مخصوص (Doxology) بایستید!
ولی هیچوقت خیال نکنید – یعنی فرض را بر این نگذارید – که خدا باید با ما باشد. هیچوقت فکر نکنید که خدا باید احیاء را بفرستد. مثل سامسون نباشید که "با خود فکر کرد" و "نمی دانست که خداوند او را ترک کرده بود" (داوران ۱۶:۲۰). مثل بنی اسراییل نباشید که اریحا را با معجزه خدا فتح کردند و بعد عازم شدند تا شهر کوچکتر عای را تسخیر کنند. آنها گفتند، "لازم نیست که همگی برای حمله بروند. چون عای شهر کوچکی است... اما اسراییلی ها شکست خورده، فرار کردند" (یوشع ۴ ،۷:۳). متن مورد نظر ما می گوید، "آنانی که با اشکها میکارند، با شادمانی درو خواهند نمود" (مزامیر ۱۲۶:۵). مزمور نمی گوید، "آنانی که با دانش می کارند، با شادمانی درو خواهند نمود." نمی گوید، "آنانی که با اعتماد به نفس می کارند، با شادمانی درو خواهند نمود." نه، آنانی که با اشکها می کارند، با شادمانی درو خواهند نمود. بیایید بیشتر برای احیاء دعا کنیم و بدانیم که قوت تنها از آن خداست. دعا کنیم تا خدا نازل بشود – ولی خداوندا، کمکمان کن تا با ابلیس بجنگیم، کمک کن در دعا بجنگیم تا تو در احیایی قدرتمندتر نازل بشوی! از تو در دعا می خواهیم که دوباره نازل بشوی! دعا می کنیم که نازل بشوی! در احیا نازل شو! "به پیش، ای سربازان مسیح!" بایستید و سرود را دسته جمعی بخوانیم.
به پیش ای سربازان مسیح، بسوی جنگ به پیش،
با صلیب عیسی که رود در پیش.
III. سوم، این متن برای صید جانها کاربرد دارد.
نگاه کردن به باطن – به درون – افرادی که در کلیسا هستند کار آسانی است. بعضی وقتها انجام این کار یک کار درستی است. ولی حالا وقت رفتن دنبال افراد گمشده ای است که اینجا نیستند. باید روی صید جانها تمرکز کنیم! باید مثل ورزشکاران بجنگیم تا اسامی بیشتر و شماره تلفن های بیشتری بدست بیاوریم. باید مثل ورزشکاران بجنگیم تا افراد گمشده بیشتری را به اینجا بیاوریم. اگر برای آوردن آنها نجنگید، خدا احیا و نزولش را ادامه نمی دهد. چیزهای زیادی برای گفتن دارم ولی همینجا باید این موضوع را نگه دارم. دکتر چان برای بدست آوردن وودی جنگید. او را به منزلش برد. شب و روز برای وودی دعا کرد. بعد وودی در حالیکه گریه می کرد به من زنگ زد. من به دکتر چان تلفن کردم، او را بیدار کردم و او ساعت دو نیمه شب در آخرین روز سال وودی را بسوی مسیح سوق داد!
عیسی گفت، "زیرا پسر انسان آمده است تا گمشده را پیدا کند و نجات دهد" (لوقا ۱۹:۱۰). بار دیگر مسیح گفت، "با اصرار همه را دعوت کن که بیایند تا خانه من پر شود" (لوقا ۱۴:۲۳). عیسی پس از قیامش از مردگان گفت، " پس بروید و همه ملتها را [شاگرد من سازید]" (متی ۲۸:۱۹). دکتر جان ر. رایس گفت، "روشن است که صید جانها مهمترین مسیله ای است که می تواند ذهن و تلاش مسیحیان را بخود اختصاص دهد" (The Golden Path to Successful Personal Soul Winning, Sword of the Lord Publishers, 1961, p. 55). و او راست می گفت!
هیچوقت فراموش نکنید که فعالیت اصلی کلیسا صید جانهاست! برای آوردن افراد گمشده این شهر بجنگید و تلاش کنید! برای آوردن افراد بیشتری که حالا اینجا نیستند مبارزه کنید! مثل کاری که دکتر چان برای وودی کرد تا او را نجات بدهد کار کنید! به دانشکده ها و مراکز خرید بروید و اسامی و شماره تلفن آنها را بگیرید. آنها را برای شنیدن انجیل به کلیسا بیاورید. هر بار که ما اینجا جلسه داریم اقلا یک اسم با خودتان بیاورید. آنها را دوست داشته باشید و مراقبشان باشید همانطور که دکتر چان با وودی اینکار را کرد. وقتی که می آیند با آنها بیشتر آشنا بشوید. هر کاری می توانید برای نگه داشتنشان انجام بدهید تا وقتی که بازگشت کنند – و بعد آنها با ما خواهند ماند، چون بازگشت کرده هستند!
متن مورد نظر ما می گوید، "شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود." پولس گفت، "من میدوم ولی نه بدون هدف، من مشت میزنم اما نه مثل کسی که به هوا مشت میزند" (اول قرنتیان ۹:۲۶). پولس با دو دلی کار نمی کرد. او وقتش را هدر نمی داد. او فکرش را روی صید جانها متمرکز کرده بود، نه "مثل کسی که به هوا مشت می زند." صید جانها باید اینطور باشد! دکتر چان به این شکل وودی را برای مسیح بدست آورد. آنها را بیاورید. نمونه دکتر چان را متابعت کنید!
بیایید وقت و نیرویمان را صرف صید کردن جانها کنیم! بیایید امسال افراد زیادی را به کلیسا بیاوریم. به فکر خودتان و دوستانتان نباشید. به فکر نامزدبازی نباشید. کار اصلی تان این باشد که افراد گمشده را بیاورید. بیایید روی صید جانها تمرکز کنیم. مثل اشعه لیزر تمرکز کنید. با دو دلی اینکار را نکنید، "بدون هدف... مثل کسی که به هوا مشت می زند." مثل کار دومتان در نظر نگیرید، که تمرکز اصلی تان روی کارهای دیگر باشد. اینجوری نمی توانید کسی را به اینجا بیاورید. متن ما می گوید، "شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود." بیایید با شیطان در دعا مبارزه کنیم تا بتوانیم که افراد بیشتری را به کلیسا بیاوریم! "به پیش، ای سربازان مسیح." بایستید این سرود را دوباره دسته جمعی بخوانیم.
به پیش، ای سربازان مسیح، بسوی جنگ به پیش،
با صلیب عیسی در پیش.
IV. چهارم، این متن درمورد شما که گمشده اید کاربرد دارد.
باید چند کلمه ای درباره شما که هنوز بازگشت نکرده اید بگویم. متن مورد نظر ما می گوید، "شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود." این آیه درمورد شما هم کاربرد دارد.
متن ما می گوید، "شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود." وقتی من موعظه می کنم فقط آنجا ننشینید! مسیح می گوید، "سخت بکوشید" تا خود را به دروازه نجات که خود مسیح است برسانید (لوقا ۱۳:۲۴). آیا شما سخت می کوشید؟ اصلا کوششی به خرج می دهید؟ "سخت بکوشید" به همان معنی است که "شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود." اگر برای روحتان جدی هستید، خدا شما را به سمت مسیح خواهد کشید. ولی اگر برای نجات کوششی به خرج ندهید، انتظار نجات را هم نداشته باشید.
اگر سخت تلاش نکنید برای اینکه در مسیح وارد بشوید، هیچوقت نجات پیدا نمی کنید! و نجات را "بدست" نمی آورید. آنرا نمی گیرید. اگر بطور خودکار در موقع دعوت شدن جلو بیایید، بدون اینکه احساس محکومیت نسبت به گناه را تجربه کرده باشید، نمی توانید بازگشت کنید. اگر هر روز ساعتها صرف بازیهای ویدیویی کنید، هیچوقت بازگشت نمی کنید. اگر به تماشای فیلم های مستهجن روی کامپیوترتان ادامه بدهید، هیچوقت بازگشت نمی کنید. خدا شما را می بیند و می داند که جدی نیستید. اگر برای خودتان احساس تاسف می کنید، هیچوقت بازگشت نمی کنید. یهودا و قاین برای خودشان دلشان می سوخت. هر دوی آنها به جهنم رفتند. اگر به فکر کردن به مشکلات، احساسات و نگرانی هایتان ادامه بدهید و نه به گناهانتان، هیچوقت بازگشت نمی کنید. عیسی روانپزشک نیست. او جانش را نداد تا مشکلات، احساسات و نگرانی های شما را برطرف کند. او جانش را تسلیم نکرد تا احساس اطمینان به شما بدهد. او مرد تا مزد گناه شما را پرداخت کند که خدا شما را مجازات نکند. به این دلیل است که "مسیح برای گناهان ما مرد" (اول قرنتیان ۱۵:۳). اگر واقعا از گناهتان حالتان بهم نمی خورد – حتی اگر چند کلمه ای درباره اش نمی گویید – پس مرگ مسیح شما را نجات نمی دهد.
مسیح روی صلیب مرد تا مزد گناه شما را بدهد. خون خودش را ریخت تا گناه شما را بشوید و پاک کند. از مردگان برخاست تا به شما حیات بدهد. اگر به او اعتماد کنید، گناهان شما را می بخشد. برای زندگی تان بجنگید. خودتان را مجبور کنید که به گناهتان فکر کنید. برای زندگی تان بجنگید که پیش مسیح بیایید و از گناهتان آزاد بشوید! بایستید و سرود شماره چهار از سرودنامه تان را بخوانید. اولین و آخرین بند "همه رویایم را محقق ساز" را می خوانیم. شماره چهار از سرودنامه تان است.
دعا می کنم ای نجات دهنده، همه رویایم را محقق ساز،
بگذار فقط عیسی را امروز ببینم؛
گرچه از میان دره مرا هدایت کنی،
جلال محونشدنی تو مرا احاطه می کند.
ای نجات دهنده آسمانی، همه رویایم را محقق ساز،
تا با جلال تو روح من جلا یابد.
همه رویایم را محقق ساز تا همه ببینند
که صورت قدوست در من منعکس شده.
همه رویایم را محقق ساز، مبادا که گناه
نور تابان اندرونم را سایه افکند.
بگذار تنها روی متبارک تو را ببینم،
تا بر فیض ابدی ات روحم شادی کند.
ای نجات دهنده آسمانی، رویایم را محقق ساز،
تا با جلال تو روح من جلا یابد.
همه رویایم را محقق ساز تا همه ببینند
که صورت قدوست در من منعکس شده.
(“Fill All My Vision” by Avis Burgeson Christiansen, 1895-1985).
اگر می خواهید با من یا جان کیگن یا دکتر کیگن درباره نجات از گناهتان با خون مسیح که روی صلیب ریخته شد تا شما را نجات بدهد حرف بزنید، اینجا به جلوی محراب بیایید.
هر وقت برای دکتر هایمرز مطلبی می نویسید، همیشه کشور محل زندگی خودتان را برای ایشان قید بفرمایید، در غیر اینصورت نمی تواند به شما جواب بدهد. اگر این خطابه شما را برکت داد، دکتر هایمرز می خواهد اینرا از طرف شما بشنود، ولی وقتی برای دکتر هایمرز می نویسید به او بگویید که اهل چه کشوری هستید. ایمیل دکتر هایمرز این است (اینجا را کلیک کنید) rlhymersjr@sbcglobal.net می توانید به هر زبانی برای دکتر هایمرز بنویسید، اما اگر می توانید به زبان انگلیسی بنویسید. اگر می خواهید با پست برای او بنویسید، آدرس او چنین است: P.O. Box 15308, Los Angeles, CA 90015. می توانید با شماره تلفن ۰۴۵۲-۳۵۲ (۸۱۸) با او تماس بگیرید.
( پایان موعظه)
شما می توانید موعظه های دکتر هایمرز را هر هفته در اینترنت به این آدرس بخوانید
www.sermonsfortheworld.com
روی "موعظه ها بفارسی" کلیک کنید.
متن دستنویس این خطابه ها از حق چاپ برخوردار نیست. شما می توانید بدون اجازه دکتر هایمرز از آنها استفاده
کنید. اما تمام پیامهای ویدیویی دکتر هایمرز و تمام ویدیوهای دیگر کلیسای ما، از حق چاپ برخوردارند و فقط با
گرفتن اجازه قابل استفاده هستند.
سرود تک نفره پیش از خطابه توسط آقای بنجامین کین کید گریفیت:
“Onward, Christian Soldiers” (by Sabine Baring-Gould, 1834-1924;
stanzas and chorus, verses 1, 2 and 4).
طرح کلی سال جهنمی – سال احیاء !A YEAR OF HELL – A YEAR OF REVIVAL دکتر ر. ل. هایمرز "کاش که آسمانها را مُنْشَقّْ ساخته، نازل میشدی و کوهها از رؤیت تو متزلزل میگشت" (اشعیا ۶۴:۱). "مگر نمیدانید که در مسابقه دو، اگر چه همۀ شرکت کنندگان میدوند، ولی فقط یک نفر جایزه میگیرد؟ شما نیز طوری بدوید که آن جایزه نصیب شما شود" (اول قرنتیان ۹:۲۴). (اول قرنتیان ۲۷ ،۲۶ ،۹:۲۵) I. اول، این متن برای این زمستان و بهار کاربرد دارد، پیدایش ۸:۲۲. II. دوم، این متن برای احیاء کاربرد دارد، داوران ۱۶:۲۰؛ یوشع ۴ ،۷:۳؛ III. سوم، این متن برای صید جانها کاربرد دارد، لوقا ۱۴:۲۳؛ ۱۹:۱۰؛ IV. چهارم، این متن درمورد شما که گمشده اید کاربرد دارد، لوقا ۱۳:۲۴؛ |