Print Sermon

هدف این وبسایت این است که متن رایگان خطابه‌ها و ویدیوی آنها را در سراسر جهان در اختیار شبانان و میسیونرها قرار بدهد، بخصوص برای کشورهای جهان سوم که در آنها فقط چند دانشکده الهیات یا مدرسه دینی ممکن است باشد یا اصلأ وجود نداشته باشد.

متن مکتوب این خطابه‌ها و ویدیوها را هر ماه حدود یک و نیم میلیون رایانه در بیش از ۲۲۱ کشور از آدرس اینترنتی www.sermonsfortheworld.com دریافت می‌کنند. صدها نفر دیگر هم ویدیوی آنها را در یوتیوپ تماشا می‌کنند ولی زود از آن دست می‌کشند و به وبسایتمان مراجعه می‌کنند. یوتیوپ افراد را به وبسایتمان هدایت می‌کند. متن دستنویس خطابه‌ها هر ماه به ۴۳ زبان و به ۱۲۰ هزار رایانه ارائه می‌شود. این خطابه‌ها از حق چاپ برخوردار نیستند، در نتیجه واعظین می‌توانند بدون گرفتن اجازه از آنها استفاده کنند. همچنین صدها ویدیو از موعظه‌های دکتر هایمرز و شاگردانش موجود است. لطفاً اینجا را کلیک کنید تا ببینید که چطور می‌توانید بصورت ماهیانه با مبالغ اهدایی خود در این امر خطیر یعنی گسترش انجیل به تمام جهان حتی ملل مسلمان و هندو به ما کمک کنید.

هر وقت برای دکتر ‌هایمرز مطلبی می‌نویسید، همیشه کشور محل زندگی خودتان را قید بفرمایید. ایمیل دکتر هایمرز rlhymersjr@sbcglobal.net می‌باشد.


عرق خونین

THE BLOODY SWEAT
(Farsi)

دکتر ر. ل. هایمرز
by Dr. R. L. Hymers, Jr.

خطابه کلیسای باپتیست لس آنجلس
عصر روز یکشنبه، ۶ مارچ ۲۰۱۶
A sermon preached at the Baptist Tabernacle of Los Angeles
Lord’s Day Evening, March 6, 2016

"عیسی در شدت اضطراب و با حرارت بیشتری دعا کرد و عرق او مثل قطره‌های خون بر زمین می‌چکید‌" (لوقا ۲۲:۴۴).

پیام این خطابه بر اساس دو خطابه ارزشمند از س. ه. اسپارژن با عناوین "عذاب در باغ" (۱۸ اکتبر ۱۸۷۴) و "جتسیمانی" (۸ فوریه ۱۸۶۳) نوشته شده است. من چکیده این دو شاهکار موعظه وار از این سردمدار واعظین را تقدیم حضورتان می کنم. هیچ چیز در این خطابه از ابتکار من نیست. من این خطابه ها را برای ذهن یک فرد کم سواد امروزی ساده تر کرده ام. این افکار را از خطابه های این واعظ بزرگ جمع آوری کردم و به شما تقدیم می کنم با امید به اینکه تصویری که اسپارژن از مسیح در باغ جتسیمانی ارایه می دهد بتواند روح شما را اسیر خودش بکند و سرنوشت ابدی شما را تغییر بدهد.

عیسی شام فصح را با شاگردانش خورد و شام خداوند را با آنها جشن گرفت. بعد با آنها به باغ جتسیمانی روانه شد. چرا او باغ جتسیمانی را برای آغاز درد و عذابش انتخاب کرد؟ آیا به این خاطر بود که گناه حضرت آدم ما را در باغی، مثل باغ عدن، به روز سیاه کشاند؛ پس آدم دوم خواست که ما را در باغ دیگری، مثل باغ جتسیمانی، به جای اول برگرداند؟

مسیح معمولاً برای دعا به جتسیمانی می رفت. آن باغ جایی بود که قبلاً بارها به آنجا رفته بود. عیسی می خواست که ما ببینیم گناهمان چطور همه زندگی او را به مشقت و عذاب تبدیل کرد. جایی که در آن بیش از هر جایی لذت می برد، مکانی بود که به آنجا دعوت شد تا بیشترین عذاب را متحمل بشود.

یا شاید جتسیمانی را انتخاب کرده بود چون یادآور جایی بود که در گذشته در آن دعا می کرد. آنجا محلی بود که خدا اغلب به او جواب داده بود. شاید احساس کرد که لازم است جواب خدا به دعاهایش را بیاد بیاورد تا در آن لحظه که درد و عذاب او شروع شد به او کمک کند.

احتمالاً دلیل اصلی او برای رفتن و دعا کردن در جتسیمانی این بود که عادت داشت به آنجا برود و همه این را می دانستند. یوحنا به ما می گوید، "یهودا که تسلیم کنندۀ او بود می‌دانست آن محل کجاست زیرا عیسی و شاگردانش اغلب در آنجا جمع می‌شدند‌" (یوحنا ۱۸:۲). عیسی عمداً به جایی رفت که می دانست آنجا او را دستگیر می کنند. وقتی زمان آن رسید که به او خیانت بشود، "مثل بره ای که برای ذبح می برند" رفت (اشعیا ۵۳:۷). او از سربازان کاهن اعظم خودش را پنهان نکرد. لازم نبود که مثل دزدان دنبال او بگردند یا با جاسوسان او را جستجو کنند. عیسی با میل خودش به جایی رفت که آن خائن بتواند پیدایش کند و دشمنانش او را دستگیر کنند.

و حالا وارد باغ جتسیمانی می شویم. امشب چقدر تاریک و وحشتناک است. یقیناً مثل یعقوب می توانیم بگوییم، "این چه مکان ترسناکی است!" (پیدایش ۲۸:۱۷). در حالیکه بر واقعه جتسیمانی تعمق می کنیم، درباره عذاب مسیح فکر خواهیم کرد و من تلاش می کنم که به سه سوال درباره غم و اندوه او در باغ جواب بدهم.

I. اول، ریشه درد و عذاب مسیح در جتسیمانی چه بود؟

کتب مقدس به ما می گویند که عیسی "صاحب غمها و رنج دیده" بود (اشعیا ۵۳:۳)، ولی او شخصیتی افسرده نداشت. او از چنان آرامش درونی برخوردار بود که می توانست بگوید "من آرامش خود را به شما می دهم" (یوحنا ۱۴:۲۷). فکر نمی کنم اگر بگویم که عیسی مردی خوشحال و آرام بود اشتباه کرده باشم.

ولی در جتسیمانی همه چیز عوض می شود. آرامش او از دست می رود. خوشی او به اندوهی متلاطم بدل می شود. نجات دهنده در حالیکه از شیب تپه ای که از اورشلیم شروع می شود، از وادی قدرون می گذرد، و به جتسیمانی منتهی می شود پایین می رفت شاد و سرزنده صحبت و دعا می کرد (یوحنا ۱۷-۱۵).

"پس از این سخنان، عیسی با شاگردان خود به آن طرف درۀ قدرون [کدرون] رفت‌. در آنجا باغی بود که عیسی و شاگردانش وارد آن شدند‌" (یوحنا ۱۸:۱).

عیسی به ندرت در طول عمرش از غم و افسردگی کلمه ای به زبان آورد. ولی حالا در هنگام ورود به باغ همه چیز عوض شد. او فریاد می زند، "اگر ممکن است این پیاله را از من دور کن" (متی ۲۶:۳۹). عیسی در تمام عمرش هیچ نوع اظهار تاثر یا افسردگی نکرده بود، ولی اینجا ناله می کند، خون عرق می کند و می گوید، "جان من از شدت غم نزدیک به مرگ است" (متی ۲۶:۳۸). ای خداوند عیسی، چه شده است که تو باید اینقدر ناراحت شده باشی؟

معلوم است که این ناراحتی و درد به دلیل درد جسمانی اش نبود. عیسی هیچوقت قبلاً از هیچ مشکل جسمانی شکایت نکرده بود. وقتی دوستش ایلعازر مرد، او خیلی ناراحت شده بود. بی شک وقتی دشمنانش گفتند که او میخواره است و وقتی او را متهم کردند که ارواح پلید را با قدرت شیطان بیرون می کند خیلی احساس ناراحتی کرده بود. ولی از همه آنها با شجاعت و سربلندی عبور کرده بود. آنها را پشت سر گذاشته بود. باید چیزی گزنده تر از درد و برنده تر از ملامت یا وحشتناکتر از ماتم وعزا باشد که در این لحظه گریبانگیر نجات دهنده شده و سبب "غم و اندوه" او شد (متی ۲۶:۳۷).

فکر می کنید که ترس از مرگ بود و هراس از به صلیب کشیده شدن؟ شهیدان بسیاری بخاطر ایمانشان با شجاعت کشته شده اند. این بی احترامی به مسیح است که فکر کنیم او از آنها شجاعت کمتری داشت. نباید خداوندمان را پست تر از شهیدانی بیاندیشیم که او را تا به مرگ پیروی کردند! در ضمن کتاب مقدس می فرماید، "او به خاطر شادی‌ای که در انتظارش بود متحمل صلیب شد و به رسوایی مردن بر روی صلیب اهمیت نداد..." (عبرانیان ۱۲:۲). هیچکس نمی توانست بهتر از عیسی با درد روبرو بشود. این امر نمی توانست دلیل اندوه او در آن باغ باشد.

در ضمن فکر نمی کنم که عذاب جتسیمانی بخاطر حمله غیرعادی از جانب شیطان بوده باشد. مسیح در ابتدای رسالتش وقتی که در بیابان بود از یک کشمکش جدی با ابلیس گذشت. اما نمی خوانیم که عیسی در بیابان "در عذاب بود." در آن وسوسه بیابان چیزی قابل قیاس با خون عرق کردن در جتسیمانی وجود نداشت. وقتی خدای فرشتگان رودررو با شیطان ایستاد، او فریاد نکشید و اشک نریخت و روی زمین نیافتاد تا از پدر تمنا کند. کشمکش مسیح با شیطان در مقایسه با جتسیمانی آسان بود. ولی عذابی که در جتسیمانی متحمل شد، روح او را جریحه دار کرد و تقریباً او را تا مرگ پیش برد.

پس چه چیزی سبب عذاب او شد؟ این زمانی بود که خدا بخاطر ما او را غصه دار کرد. این لحظه ای بود که عیسی می بایست جام مخصوصی را از دست پدر بگیرد. او از این واهمه داشت. بنابراین مطمئن باشید که این امر دهشتناکتر از درد جسمانی بود، زیرا از آن نوع درد ابایی نداشت. آن بدتر از خشم مردم نسبت به او بود – که از آن روی برنگردانده بود. وحشتناکتر از وسوسه شیطان بود – که بر آن چیره شده بود. بطور غیرقابل تصوری وحشتناک و بطور عجیبی رعب آور بود – که از جانب خدای پدر بر او نازل شد.

این واقعیت تمام شک و شبهات مربوط به علت عذاب او را از میان می برد:

"خداوند گناه جمیع ما را بر وی نهاد" (اشعیا ۵۳:۶).

او اکنون نفرینی را که قرار بود بر گناهکاران گذاشته بشود حمل می کند. او بجای گناهکاران ایستاد و رنج کشید. این است راز آن عذابهایی که محال است بتوانم آنها را بطور کامل توضیح بدهم. عقل بشر قادر به درک کامل این رنج و عذاب نیست.

تنها از آن خداوند است و خداوند تنها،
که این رنجها کاملاً شناخته می شوند.
   (“Thine Unknown Sufferings” by Joseph Hart, 1712-1768).

بره خدا گناه بشر را در بدن خود متحمل می شود و سنگینی گناهان ما بر روح او قرار می گیرد.

"مسیح شخصاً بار گناهان ما را بر دوش گرفته و آنها را بر صلیب برد تا ما هم نسبت به گناه بمیریم و برای نیکی مطلق زیست کنیم، زیرا به سبب زخم‌های اوست که شما شفا یافته‌اید‌" (اول پطرس ۲:۲۴).

من معتقدم که در جتسیمانی تمام گناهان "ما را بر دوش" گرفت و تا روز بعد گناهان ما را تا روی صلیب تحمل نمود.

مسیح آنجا در باغ کاملاً متوجه شد که متحمل گناه شدن به چه معنایی است. او بز قربانی شد، که گناهان اسراییل را بر روی سر خود می کشید تا تقدیمی گناه بشود و به خارج اردوگاه برده بشود و با آتش خشم خدا بلعیده بشود. حالا می فهمید که چرا مسیح از آن خودداری می کرد؟ خیلی برای مسیح وحشتناک و دلهره آور بود که در مقام ما گناهکاران در مقابل خدا بایستد – یا آنطور که لوتر گفته بود، خدا او را طوری ببیند که انگار او تمام گناهکاران جهان بود. او اکنون به کانون انتقام و غضب خدا بدل می شود. او بر خودش آن داوری که قرار بود بر شخص گناهکار وارد بشود را حمل می کند. باید خیلی برای مسیح وحشتناک بوده باشد که در چنین موقعیتی قرار بگیرد.

بعد مجازات گناه هم در آن باغ شامل او می شود. ابتدا خود گناه بر او قرار می گیرد و بعد جزای گناه. این عذاب کمی نبود که عدالت خدا را برای گناهان بشر پرداخت. من از مبالغه کردن در مورد چیزی که خداوندمان تحمل کرد ابایی ندارم. تمام جهنم در جامی که او نوشید ریخته شد.

حزن و اندوهی که روح نجات دهنده را شکست، اقیانوس عظیم و ژرف رنج غیرقابل توصیفی که روح نجات دهنده را در مرگ فداکارانه او آزرد، آنچنان غیرقابل درک است که نباید خیلی وارد آن بشوم، وگرنه من را متهم به اظهار نظر راجع به چیزی که قابل بیان نیست می کنند. ولی این را خواهم گفت که ذراتی از همان عمق خروشان و عظیم گناه بشر، همانطور که بر مسیح ریخته می شد، او را در عرق خون تعمید داد. تا مثل شخص گناهکار با او رفتار بشود، تا مثل گناهکار مجازات بشود اگرچه او هیچوقت گناه نکرد – این بود دلیل عذابی که متن مورد نظر ما به آن اشاره می کند.

"عیسی در شدت اضطراب و با حرارت بیشتری دعا کرد و عرق او مثل قطره‌های خون بر زمین می‌چکید‌" (لوقا ۲۲:۴۴).

در اینجا به سوال بعدی می رسیم.

II. دوم، معنی خون عرق کردن مسیح چه بود؟

الیکوت به ما می گوید که حقیقت خون عرق کردن یک "دیدگاه پذیرفته شده کلی" است (Charles John Ellicott, Commentary on the Whole Bible, volume VI, p. 351). او ادامه می دهد که "خود اصطلاح 'عرق خون،' بعنوان علامت خستگی مفرط در کتاب ارسطو به آن اشاره [شده]" (ibid.). از زمان آگوستین تا کنون بیشتر مفسرین عقیده داشته اند که عبارات "همانطور که بود" نشان می دهد که واقعاً قطرات خون بود. ما هم عقیده داریم که مسیح واقعاً خون عرق کرد. اگرچه این امری عادی نیست، در دوره های مختلف در طول تاریخ در افراد دیگر هم این مسیله مشاهده شده است. در کتاب های قدیم پزشکی گالن و برخی از کتابهای معاصرتر، مدارکی هست از افرادی که بعد از ضعف طولانی، خون عرق کرده اند.

ولی مورد مسیح که خون عرق کرد منحصر بفرد است. او نه تنها خون عرق کرد، بلکه قطرات درشت یا "لخته های" بزرگ و قطرات سنگین عرق کرد. اینها در هیچ موردی مشاهده نشده است. کمی خون در عرق بعضی افراد مریض دیده شده ولی قطرات درشت هیچوقت مشاهده نشده. بعد گفته می شود که این لخته های درشت خون از لباسش نشت نمی کند بلکه "بر زمین می چکید." اینجا مسیح می ماند و تاریخ پزشکی. او در سلامت کامل است و در سن سی و سه سالگی. ولی فشار روحی ناشی از سنگینی بار گناه، تقلا کردن او با تمام توانش، باعث می شود که بدنش دچار هیجان غیرطبیعی بشود و منافذ پوستش باز بشوند و قطرات درشت خون بیرون بریزند و روی زمین ریخته بشوند. این نشان می دهد که سنگینی گناه چقدر بر او فشار وارد می کرد. این فشار نجات دهنده را آنقدر خرد کرد تا از پوستش شروع به خونریزی کرد.

این ماجرا، ماهیت داوطلبانه بودن رنج و عذاب مسیح را بیان می کند چون بدون هیچ جای زخمی خون آزادانه جاری شد. پزشکان به ما می گویند که وقتی بیشتر مردم دچار ترس زیاد می شوند، خون به قلبشان تلمبه می شود. گونه ها رنگ پریده می شوند؛ سرگیجه حاصل می شود؛ خون به سمت داخل بدن جریان پیدا می کند. ولی نجات دهنده را در عذابش ببینید. او آنقدر خودش را فراموش می کند که خونش بجای رفتن به سمت داخل بدن برای تقویت او، به سمت خارج جریان پیدا می کند و روی زمین می ریزد. ریخته شدن خونش روی زمین، پری نجات را که به رایگان به شما تقدیم می شود به تصویر می کشد. همانطور که خون آزادانه از پوستش جاری می شود، شما هم می توانید با اعتماد کردن به عیسی از گناهانتان به رایگان شسته بشوید.

"عیسی در شدت اضطراب و با حرارت بیشتری دعا کرد و عرق او مثل قطره‌های خون بر زمین می‌چکید‌" (لوقا ۲۲:۴۴).

عرق خون در نتیجه اندوهی که در جانش بود رخ داد. دردی که درون قلب است بدترین دردهاست. اندوه و افسردگی تاریکترین غصه هاست. آنها که افسردگی عمیق را تجربه کرده اند می توانند به شما بگویند که این مطلب چقدر درست است. در متی می خوانیم که "بی نهایت غمگین و دردناک" بود (متی ۲۶:۳۷). "بی نهایت غمگین" – این گفته خود بیان حقیقت است. این آیه بیان می کند ذهنی را که کاملاً پر از اندوه است و هیچ فکر دیگری آنرا مشغول نکرده. موقعیت او بعنوان حمل کننده گناهان ما، ذهن او را از هر چیز دیگری بخود معطوف کرده بود. او در دریای متلاطم افکار به هر سو رانده می شد. "و ما او را از جانب خدا زحمت کشیده و مضروب و مبتلا گمان بردیم" (اشعیا ۵۳:۴). "ثمره مشقّت جان خویش را خواهد دید و سیر خواهد شد" (اشعیا ۵۳:۱۱). قلبش او را یاری نکرد. او آکنده از بیم و هراس بود. او "بی نهایت غمگین" بود. توماس گودوین فرهیخته گفته، "این عبارت نشانگر روحی است که دارد ضعف می کند، تقلیل می رود و خاموش می شود مثل کسانی که مریض اند و در حال بیهوش شدن هستند." بیماری اپافرودیتوس، که او را تا نزدیک مرگ برد، با همان عبارت [بی نهایت غمگین] مورد اشاره قرار گرفته. پس می بینیم که جان مسیح بیمار بود و در حال ضعف و از حال رفتن. عرق او بواسطه خستگی مفرط ایجاد شد. عرق سرد و نامطلوب افراد در حال مرگ بخاطر ضعف بدن آنها ناشی می شود. ولی عرق خون عیسی از مرگ درونی روح او ناشی شد که زیر سنگینی گناه ما بود. او در حال غشی وحشتناک روحی بود و در رنج و عذاب از مرگ درونی بود که با تعریق خون از تمام بدنش همراه بود. او "بی نهایت غمگین" بود.

انجیل مرقس به ما می گوید که او "مضطرب و دلتنگ" بود (مرقس ۱۴:۳۳). واژه یونانی به معنای این است که اضطراب او وحشت بی نهایتی ایجاد کرده بود مثل زمانی که مردم موهایشان سیخ می ایستد و تنشان به لرزه درمی آید. دادن شریعت توسط موسی باعث شد که از ترس بلرزد؛ همچنین خداوندمان در شبی که گناه بشر روی او گذاشته شد از ترس به خودش لرزید.

نجات دهنده ابتدا غمگین بود، بعد بی نهایت افسرده شد و دست آخر "مضطرب و دلتنگ" شد. او پر از چیزهایی بود که او را شگفت زده کرده و به لرزه درآورده بود. وقتی زمان آن فرا رسید که گناهان ما را بخودش بگیرد، او کاملاً با ایستادن به جای گناهکاران در مقابل خدا بهت زده شد و یکه خورد. او از اینکه خدا به او بعنوان نماینده گناهکاران نگاه می کرد متعجب شده بود. از اینکه خدا او را ترک کند شگفت زده شده بود. این موضوع طبیعت مقدس، لطیف و بامحبت او را سست کرده بود و او "مضطرب و دلتنگ" و "بی نهایت غمگین" شده بود.

همچنین بیشتر می خوانیم که او گفت، "جان من از شدت غم نزدیک به مرگ است" (متی ۲۶:۳۸). واژه یونانی "perilupos" به معنای در غم فرو رفتن است. در رنج و عذاب عادی معمولاً روزنه های برای گریز و یک جای امیدی و نفس کشیدنی وجود دارد. معمولاً به کسانی که در مشکلات هستند می شود گفت که از آن بدتر هم ممکن بود بشود. ولی در مورد عیسی چیز بدتری را نمی توان تصور کرد، چون او همراه با داود می تواند بگوید، "ریسمان‌های موت مرا احاطه کرد" (مزامیر ۱۱۶:۳). تمام امواج و خیزابهای خداوند بر او هجوم آوردند. روی او، زیر او، اطراف او، بیرون و داخل او، همه و همه رنج و اضطراب شدید بود و راه گریزی از این همه درد و غم نبود. هیچ ماتمی نمی توانست بیش از این باشد که مسیح متحمل شد و گفت، "جان من از شدت غم،" احاطه شده با اندوه "نزدیک به مرگ" است – یعنی تا دم مرگ و مشرف به آن نزدیک شده!

او در باغ جتسیمانی جان نباخت ولی تا به اندازه مرگ رنج کشید. درد و رنج او تا دم مرگ او را برد – و بعد متوقف شد.

تعجب نمی کنم که چنین فشار روانی باعث شده باشد که خداوندمان قطرات درشت خون عرق بکند. من سعی کردم تا این موضوع را از منظر انسانی تا حد ممکن روشن کنم.

تنها از آن خداوند است و خداوند تنها،
که این رنجها کاملاً شناخته می شوند.

"عیسی در شدت اضطراب و با حرارت بیشتری دعا کرد و عرق او مثل قطره‌های خون بر زمین می‌چکید‌" (لوقا ۲۲:۴۴).

III. سوم، چرا عیسی همه این تجربه ها را متحمل شد؟

مطمئنم که خیلی از مردم سوال می کنند چرا مسیح باید چنین رنج و عذابی را تحمل می کرد و قطرات درشت خون عرق می کرد. آنها شاید بگویند، "می دانم که چنین تجربه ای را تحمل کرد، ولی نمی فهمم چرا باید چنین تجربه ای را طی می کرد." به شما شش دلیل ارایه می دهم که چرا عیسی باید از این تجربه در باغ جتسیمانی می گذشت.

1. اول، تا طبیعت واقعی انسانی اش را به ما نشان داد. او را به شکل خدا نبینید، اگرچه او مطمئنا الهی بود، ولی او را نزدیک به خودتان احساس کنید، استخوانی از استخوانهایتان، گوشتی از گوشتتان. چقدر دقیق او می تواند با شما همدردی کند! تمام یوغهای شما را بر گردن گرفت و با تمام غمهای شما غمخواری کرد. نمی تواند چیزی برای شما اتفاق بیافتد که او آنرا درک نکند. به این دلیل است که او می تواند شما را در وسوسه هایتان کمک بکند. عیسی را بعنوان دوست خودتان قلمداد کنید. او به شما آرامی خواهد داد که شما را در تمام مشکلات زندگی یاری می بخشد.

2. دوم، تا نمونه ای به ما بدهد. پطرس رسول گفت، "خود مسیح با رنجهایی که به خاطر شما کشید برای شما نمونه شد تا به همان راهی که او رفت شما نیز بروید‌" (اول پطرس ۲:۲۱). من کاملاً با آن واعظینی که می گویند زندگی شما بعنوان مسیحی آسان خواهد بود مخالفم! پولس رسول گفت، "همهً کسانی که مایلند در اتحاد با مسیح عیسی زندگانی خداپسندانه‌ای داشته باشند رنج و آزار خواهند دید" (دوم تیموتیوس ۳:۱۲). او گفت، "به عنوان سرباز خوب مسیح عیسی متحمل سختی‌ها باش‌" (دوم تیموتیوس ۲:۳). پولس این حرفها را به یک واعظ جوان گفت. خدمت روحانی کار سختی است. بیشتر مردان قادر به انجام آن نیستند. به گفته جورج بارنا، ۳۵ تا ۴۰ درصد تمام شبانان امروز خدمت روحانی شان را ترک می کنند. این یکی از مشکلترین کارها در این جهان است. هیچکس نمی تواند آنرا تحمل کند مگر سرباز مسیح باشد! نه تنها شبانان، بلکه تمام مسیحیان خوب هم رنج می کشند تا خدا را خدمت کنند. کتاب مقدس می گوید، "برای داخل شدن به پادشاهی خدا ما باید از راههای بسیار سختی بگذریم‌‌" (اعمال رسولان ۱۴:۲۲). فکر می کنم دکتر جان سانگ بود که گفت، "بدون صلیب – تاجی عاید نمی شود."

3. سوم، تجربه او در باغ شرارت گناه را نشان می دهد. شما گناهکار هستید ولی عیسی هیچوقت نبود. ای گناهکار، گناه تو باید چیز دهشتناکی باشد که چنان دردی را در مسیح ایجاد کرد. دادن گناهان ما به او سبب خون عرق کردن او شد.

4. چهارم، زمان آزمایش او در باغ، محبت او را نسبت به ما نشان می دهد. او وحشت گناهکار به شمار رفتن را بجای ما پذیرفت. بخاطر رنجی که او بجای ما کشید تا جزای گناه ما را بپردازد، ما به او مدیونیم. برای اینکه ما را اینقدر زیاد محبت می کند باید او را دوست داشته باشیم.

5. پنجم، به عیسی در آن باغ نگاه کنید و عظمت کفاره او را درک کنید. چقدر در منظر خدا پلید و کثیف هستم. حس می کنم که فقط شایسته انداخته شدن به جهنم هستم. تعجب می کنم که خدا مدتها پیش مرا به آنجا نیانداخته است. ولی به جتسیمانی می روم و زیر درختان زیتون را نگاه می کنم و نجات دهنده ام را می بینم. بله، او را می بینم که با زجر روی زمین می غلتد و صدای ناله های او را می شنوم. زمین اطراف او را نگاه می کنم و می بینم که از خون او به رنگ قرمز درآمده، در حالیکه صورتش آغشته به عرق خون است. به او می گویم، "ای نجات دهنده، درد تو از چیست؟" می شنوم که جواب می دهد، "بخاطر گناه تو دارم عذاب می کشم." و می فهمم که خدا می تواند گناهان من را با قربانی کردن خودش برای من ببخشد. نزد عیسی بیایید و به او ایمان بیاورید. گناهانتان با خون او بخشیده می شوند.

6. ششم، به وحشت مجازاتی که نصیب کسانی می شود که خون فدیه دهنده او را رد می کنند فکر کنید. فکر کنید که اگر او را رد کنید باید یک روز مقابل خدا قدوس بایستید و برای گناهانتان داوری بشوید. به شما خواهم گفت، در حالیکه در قلبم از این موضوع ناراحتم به شما می گویم، اگر نجات دهنده عیسی مسیح را رد کنید چه اتفاقی برای شما می افتد. نه در باغ بلکه در تختخواب، مرگ شما را غافلگیر می کند. شما می میرید و روح شما برای داوری برده می شود و به جهنم فرستاده می شود. بگذارید که واقعه جتسیمانی هشداری برای شما باشد. بگذارید که ناله ها و اشکها و عرق خون او شما را به حرکت دربیاورد تا از گناه توبه کنید و به عیسی ایمان بیاورید. نزد او بیایید. به او اعتماد کنید. او از مردگان برخاسته و زنده است و در دست راست خدا در آسمان نشسته است. اکنون نزد او بیایید و بخشیده شوید، پیش از آنکه خیلی دیر بشود. آمین.


اگر این خطابه شما را برکت داد، دکتر هایمرز می خواهد اینرا از طرف شما بشنود. وقتی برای دکتر هایمرز می نویسید باید به او بگویید که اهل چه کشوری هستید وگرنه او نمی تواند جواب ایمیلتان را بدهد. اگر این خطابه شما را برکت داد، لطفا به دکتر هایمرز ایمیل بفرستید و اینرا به او بگویید. لطفا اینرا هم بگویید که از چه کشوری برای او می نویسید – ایمیل دکتر هایمرز این است (اینجا را کلیک کنید) rlhymersjr@sbcglobal.net. می توانید به هر زبانی برای دکتر هایمرز بنویسید، اما اگر می توانید به زبان انگلیسی بنویسید. اگر می خواهید با پست برای او بنویسید، آدرس او چنین است: P.O. Box 15308, Los Angeles, CA 90015. می توانید به او به شماره ۰۴۵۲-۳۵۲ (۸۱۸) تلفن کنید.

( پایان موعظه)
شما می توانید موعظه های دکتر هایمرز را هر هفته در اینترنت به این آدرس بخوانید
www.sermonsfortheworld.com
روی "موعظه ها بفارسی" کلیک کنید.

You may email Dr. Hymers in English at rlhymersjr@sbcglobal.net – or you may
write to him at P.O. Box 15308, Los Angeles, CA 90015. Phone him at (818)352-0452.

آیات خوانده شده پیش از موعظه توسط آقای آبل پرودام: لوقا ۴۴-۲۲:۳۹.
سرود تک نفره پیش از موعظه توسط آقای بنجامین کین کید گریفیت:
“Thine Unknown Sufferings” (by Joseph Hart, 1712-1768).      

طرح کلی

عرق خونین

THE BLOODY SWEAT

دکتر ر. ل. هایمرز

"عیسی در شدت اضطراب و با حرارت بیشتری دعا کرد و عرق او مثل قطره‌های خون بر زمین می‌چکید‌" (لوقا ۲۲:۴۴).

(یوحنا ۱۸:۲؛ اشعیا ۵۳:۷؛ پیدایش ۲۸:۱۷)

I.   اول، ریشه درد و عذاب مسیح در جتسیمانی چه بود؟
اشعیاء ۵۳:۳؛ یوحنا ۱۴:۲۷؛ ۱۸:۱؛ متی ۳۷ ،۳۸ ،۲۶:۳۹؛
عبرانیان ۱۲:۲؛ اشعیا ۵۳:۶؛ اول پطرس ۲:۲۴؛ لوقا ۲۲:۴۴.

II.  دوم، معنی خون عرق کردن مسیح چه بود؟
لوقا ۲۲:۴۴؛ متی ۲۶:۳۷؛ اشعیا ۱۱ ،۵۳:۴؛
مرقس ۱۴:۳۳؛ متی ۲۶:۳۸؛ مزامیر ۱۱۶:۳؛ لوقا ۲۲:۴۴.

III.  سوم، چرا عیسی همه این تجربه ها را متحمل شد؟ اول پطرس ۲:۲۱؛
دوم تیموتیوس ۲:۳؛ ۳:۱۲؛ اعمال رسولان ۱۴:۲۲.