هدف این وبسایت این است که متن رایگان خطابهها و ویدیوی آنها را در سراسر جهان در اختیار شبانان و میسیونرها قرار بدهد، بخصوص برای کشورهای جهان سوم که در آنها فقط چند دانشکده الهیات یا مدرسه دینی ممکن است باشد یا اصلأ وجود نداشته باشد.
متن مکتوب این خطابهها و ویدیوها را هر ماه حدود یک و نیم میلیون رایانه در بیش از ۲۲۱ کشور از آدرس اینترنتی www.sermonsfortheworld.com دریافت میکنند. صدها نفر دیگر هم ویدیوی آنها را در یوتیوپ تماشا میکنند ولی زود از آن دست میکشند و به وبسایتمان مراجعه میکنند. یوتیوپ افراد را به وبسایتمان هدایت میکند. متن دستنویس خطابهها هر ماه به ۴۳ زبان و به ۱۲۰ هزار رایانه ارائه میشود. این خطابهها از حق چاپ برخوردار نیستند، در نتیجه واعظین میتوانند بدون گرفتن اجازه از آنها استفاده کنند. همچنین صدها ویدیو از موعظههای دکتر هایمرز و شاگردانش موجود است. لطفاً اینجا را کلیک کنید تا ببینید که چطور میتوانید بصورت ماهیانه با مبالغ اهدایی خود در این امر خطیر یعنی گسترش انجیل به تمام جهان حتی ملل مسلمان و هندو به ما کمک کنید.
هر وقت برای دکتر هایمرز مطلبی مینویسید، همیشه کشور محل زندگی خودتان را قید بفرمایید. ایمیل دکتر هایمرز rlhymersjr@sbcglobal.net میباشد.
روزه و دعا در زمان ارتدادFASTING AND PRAYER IN A TIME OF APOSTASY دکتر ر. ل. هایمرز خطابه کلیسای باپتیست لوس آنجلس |
می خواهم انجیل لوقا باب ۴، آیات ۱۸ تا ۲۱ را با من باز کنید. این آیات را که جناب پرودام چند دقیقه پیش خواندند دوباره تکرار می کنم. لوقا ۲۱-۴:۱۸ از کتاب مطالعاتی اسکافیلد در صفحه ۱۰۷۷ است.
"روح خداوند بر من است، او مرا مسح کرده است تا به بینوایان مژده دهم. مرا فرستاده است تا آزادی اسیران و بینائی کوران و رهائی ستمدیدگان را اعلام کنم و سال فرخندۀ خداوند را اعلام نمایم. طومار را پیچید و به سرپرست کنیسه داد و نشست. در کنیسه تمام چشمها به او دوخته شده بود. او شروع به صحبت کرد و به ایشان گفت: امروز در حالیکه گوش می دادید این نوشته به حقیقت پیوست." (لوقا ۲۱-۴:۱۸).
بفرمایید بنشینید.
عیسی این متن را از اشعیاء ۲-۶۱:۱ خواند. بعد از خواندن آنها گفت که آن آیات در او به انجام رسیده اند. او کسی بود که مسح شده بود تا مژده یا انجیل را موعظه کند. او کسی بود که خدا فرستاده بود تا قلبهای شکسته را شفا بدهد. او کسی بود که خدا فرستاده بود تا آزادی اسرا و بینا شدن نابینایان را بشارت دهد. او کسی بود که خداوند فرستاده بود تا رهایی ستمدیدگان و مضروبان را میسر سازد.
بخاطر گفتن اینکه او همان شخص مورد نظر است، مردم از او متنفر شدند. آنها همسایه ها و دوستان خود او در زادگاهش ناصره بودند. آنها گفتند، "مگر این پسر یوسف نیست؟" (لوقا ۴:۲۲). "از شنیدن این سخن همه حاضران در کنیسه غضبناک شدند" – یعنی عصبانی شدند (لوقا ۴:۲۸). از جایشان بلند شدند و او را از شهر بیرون کردند. جمعیت او را به لبه پرتگاهی راند – و نزدیک بود که او را هل داده بکشند. "اما او از میان آنان گذشت و رفت" (لوقا ۴:۳۰). متیو هنری گفته است که او یا چشمان آنها را موقتاً نابینا کرد یا افکارشان را گیج کرد، "چون کارش تمام نشده بود، بلکه تازه شروع شده بود."
او ناصره را ترک و به کفرناحوم عزیمت کرد. در کنیسه ی آنجا مردی دیوزده وجود داشت. من و همسرم آیلینا آنجا بودیم. خرابه های آن کنیسه قدیمی را دیده ایم. مرد دیوزده با صدای بلند فریاد زد،
"ای عیسای ناصری، با ما چه کار داری؟ آیا آمده ای ما را نابود کنی؟ تو را خوب می شناسم ای پاک مرد خدا" (لوقا ۴:۳۴).
و عیسی جواب می دهد، "ساکت شو و از او بیرون بیا!" روح پلید مرد را به زمین کوبید و از او بیرون آمد. مردمی که اینرا دیدند بسیار متعجب شدند. آنها گفتند، "این چه نوع فرمانی است؟ به ارواح ناپاک با اختیار و اقتدار فرمان می دهد و آنها بیرون می آیند!" "به این ترتیب شهرت او در تمام آن نواحی پیچید" (لوقا ۴:۳۷).
سپس عیسی کنیسه را ترک کرد و به آن طرف خیابان به منزل پطرس رفت. وقتی من و آیلینا آنجا بودیم، متحیر شدم که چقدر منزل پطرس به کنیسه نزدیک بود – فقط چند قدم آنطرف تر، آنسوی خیابان. خانه پطرس را خاکبرداری کرده اند و می توانید زیربنای آنرا امروزه ببینید. مادرزن پطرس در خانه بود و تب بالایی داشت. عیسی به تب او نهیب زد و تب آن زن قطع شد. در حالیکه آفتاب در آن بعدازظهر داشت غروب می کرد، مردم افرادی را که روح پلید داشتند و به امراض گوناگون مبتلا بودند نزد او می آوردند. او روی آنها دست می گذاشت. همه آنها شفا پیدا می کردند. ارواح ناپاک بیرون می آمدند و فریاد می زدند، "تو مسیح، پسر خدا هستی!" و این روایت عجیب و خارق العاده همینطور ادامه دارد! من از خواندن آن لذت می برم!
داستان عیسی را برایم بگو،
هر کلمه اش را بر قلبم بنویس.
این با ارزشترین داستان را برایم بگو،
جالبترین داستانی که تا حال گفته شده.
(“Tell Me the Story of Jesus” by Fanny J. Crosby, 1820-1915).
و بعد از برگشتن مسیح به آسمان این روایت همچنان ادامه دارد. همان قدرت مسیح را می بینیم که از خدا نازل می شود. و در کلیساهای قرون اول، دوم و سوم ادامه پیدا می کند – و در بسیاری از نواحی "جهان سوم" تا به امروز ادامه دارد. تازه مسیحی شدگان در گروههای ده هزارتایی در چین و دیگر نواحی کشورهای در حال توسعه بسوی کلیساهای "ثبت نشده" می آیند.
ولی برای کلیساهای ما در آمریکا، اروپا و در غرب اتفاقی افتاده است. در حدود اواسط قرن نوزدهم در دنیای غرب رویداد وحشتناکی شروع به رخ دادن کرد. حدود سال ۱۸۳۰ خیلی چیزها شروع به تغییر کرد. دکتر مارتین لوید-جونز گفت که تقریباً تمام مشکلات کلیسای حال حاضر را می توان در اواسط قرن نوزدهم جستجو کرد – انتقاد از کتاب مقدس، کشف دستنوشته های مملو از افکار اگنوستیک سینا و واتیکان، "تصمیم گرایی" فینی، مورمونها، شاهدان یهوه، طرفداران کمپبل، پیروان روز هفتم، باوران به تعمید فوری، داروین باوری – همه اینها ظرف پنجاه سال از یکدیگر بوجود آمدند! این دوره بطور قابل توجهی سردرگم و شیطانی بود. و بعد جنگ جهانی اول اتفاق افتاد، که اروپا را زیر و رو کرد. و خود کلیساها هم بهم ریختند. هیچوقت هم از آن سربلند بیرون نیامدیم. لیبرالها به کلیسا می گفتند که انسان اساساً سرشت نیکویی دارد – یعنی بشر ارتقاء پیدا می کند و دنیا را به جایی خارق العاده تبدیل می کند. جنگ جهانی اول آن ایده را کاملاً از بین برد! مردم نمی دانستند که کتاب مقدس می گوید آدمی شریر است. مردم عامی نمی دانستند که لیبرالها آنها را گمراه کردند. آنها فکر کردند که مسیحیت پوچ و بی معنی است. فقط یک داستان افسانه ای است. و هیچوقت هم از آن قضیه سربلند بیرون نیامدیم. بعد جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد. نگاه کنید که از آن نسل چه تعداد آدمها منکر خداوند شدند. آنها می گفتند، "بخاطر آشویتز – یا بخاطر هیروشیما – دیگر نمی توانم به خدا ایمان داشته باشم." راجع به آنچه کتاب مقدس درباره انحراف کامل بشر می گوید چیزی به آنها تعلیم نداده بودند. اجداد و پدربزرگانمان رویشان را از کلیسا برگرداندند. آنها به نسل اگنوستیکها و منکران خدا بدل شدند. و حالا ما با شما روبرو هستیم – یعنی اولاد آنها.
بنیادگراها برای بقاء علیه لیبرالیسم در حال جنگ بودند. آنها آدمهای خوبی بودند. من آنها را تحسین می کنم. ولی اینرا درک نکردند که "تصمیم گرایی" دهها هزار آدم نگرویده را به کلیساها آورد. که بنوبه خود سبب تولید کلیساهای انجیلی جدید شد و آدمهایی مثل راب بل از مدرسه الهیات فولر را پرورش داد (محبت چیره می شود Love Wins– اعتقاد به رستگاری همه). مردم طوری رفتار کردند که این انگار چیز تازه ای است. اصلاً چیز تازه ای نیست. افرادی مثل بل صرفاً یک گروه تازه از یونیترین ها هستند (کسانی که به تثلیث و خدا بودن عیسی اعتقادی ندارند م.). بل اساساً یک یونیترین است – مثل خود مدرسه الهیات فولر. چیزی که حالا می بینیم این معتقدین یونیترین جدید هستند که همه جا می روند و خود را "مبشرین یا انجیلیون" می نامند. این یک فلاکت است! سال گذشته، گردهمایی باپتیست های جنوب حدود ۲۰۰ هزار تن از آنها را در دوازده ما از دست داد! فکرش را بکنید – حدود دویست و پنجاه هزار نفر در دوازده ماه کلیساهای باپتیست جنوب را ترک کردند! باور نکردنی است! آنها از داعش ترسیدند؛ در اخبار دیدند که مسیحیان را سر می برند و ترسیدند؛ از انقلاب مسایل جنسی ترسیدند؛ از اوباما ترسیدند؛ از همه چیز ترسیدند – در نتیجه از کلیسا فرار کردند تا خودشان را پنهان کنند! خیلی تکان دهنده است. ۲۰۰ هزار نفر فقط در عرض ۱۲ ماه کلیسا را ترک کردند!
اینجاست که ما وارد می شویم. ما اینجا در مرکز شهر هستیم، در لوس آنجلس، پانزده دقیقه از هالیوود – یعنی زیربغل دنیای غرب. و قرار است کلیسایی داشته باشیم که از غیرایمانداران تشکیل شده باشد! منظورتان این است که یک مشت بچه دانشگاهی از خانواده های غیر مسیحی می توانند یک کلیسا تشکیل بدهند؟ غیرممکن است! ولی، از آن مهمتر، ما برای یک احیا دعا می کنیم! ها! ها! ها! یک رویای غیرممکن است! شاید هم نیست؟ از دیدگاه انسانی این امر ممکن نیست. ولی اینجاست که خدا وارد می شود. عیسی گفت،
"برای انسان غیرممکن است، اما نه برای خدا، زیرا برای خدا همه چیز امکان دارد" (مرقس ۱۰:۲۷).
در واقع از قرن اول تا حالا چیز مهمی عوض نشده است. عیسی از اشعیاء نقل قول کرد و گفت، "امروز در حالیکه گوش می دادید این نوشته به حقیقت پیوست" (لوقا ۴:۲۱). مردم فکر کردند که او دیوانه است. سعی کردند همانجا او را بکشند. "اما او از میان آنان گذشت و رفت" (لوقا ۴:۳۰).
از آن کنیسه بیرون رفت تا معجزات زیادی به انجام برساند. در طی فقط چند سال پیروانش همه جا در امپراتوری روم پراکنده بودند. وقتی به شهر تسالونیکی رسیدند، حاکم آنجا فریاد کشید که، "این کسانی که دنیا را به هم ریخته اند حالا به اینجا آمده اند" (اعمال رسولان ۱۷:۶).
چیز واقعاً مهمی عوض نشده است. آدمها هنوز همانند که بودند – پر از سرکشی و ناباوری. خدا هم همان است، هنوز بر تختش نشسته، قادر مطلق است و هنوز اداره امور در دستانش است. مسیح هم همان است که بود. از مردگان برخاسته و خداوند است!
او خداوند است، خداوند است،
از مردگان برخاسته،
و او خداوند است.
هر زانویی خمیده شود،
هر زبانی اقرار کند
که عیسی مسیح خداوند است!
(“He is Lord” by Marvin V. Frey, 1918-1992).
"تو خداوندی." اینطور بخوانید!
تو خداوندی، خداوندی
از مردگان برخاستی،
تو خداوندی.
هر زانویی خمیده شود،
هر زبانی اقرار کند
که عیسی مسیح خداوند است!
خدا و مسیح و روح القدس بزرگترین قدرت در عالم خلقت را تشکیل می دهند! اعتقاد دارم که خدا امروز می تواند قوت روح القدسش را نازل کند – همانطور که در گذشته انجام داد! ما نمی توانیم اینکار را انجام بدهیم! ما قدرتی نداریم. ولی کتاب مقدس می گوید، "قدرت در دست اوست" (مزامیر ۶۲:۱۱). وقتی خدا روحش را می ریزد چیزهای عظیم و نیرومندی اتفاق می افتد. جان ناکس، اصلاح طلب اسکاتلندی، گفت که اسکاتلند از دم تیغ شمشیر نجات پیدا کرد چون "خدا روح القدسش را به مردم عامی بفراوانی عطا کرد" (The Works of John Knox, volume 1, 1946 edition, p. 101).
وقتی برای کلیسای ما دعا می کنید، دعا کنید که روح خدا درمیان ما ریخته شود. وقتی برای بشارت می روید دعا کنید که روح خدا در کارهای ما جاری شود. وقتی در اتومبیلتان رانندگی می کنید، دعا کنید که روح القدس بر کارهای ما نازل شود! واعظ بزرگ چارلز سیمیون گفت، "کار گرویدن باید درمیان شما بسیار تدریجی باشد، مگر خدا روحش را به اندازه ای وصف نشدنی بر شما جاری کند" (W. Carus, Memoirs of Charles Simeon, 2nd edition, 1847, p. 373).
فراموش نکنید، ما نمی توانیم خداوند را مجبور کنیم که روحش را نازل کند. چهل سال است که دعا می کنم خداوند روحش را بر این کلیسا جاری کند. هنوز اینکار را نکرده است. حالا که به عقب نگاه می کنم فکر می کنم می توانم بفهمم به چه دلیل جواب دعاهایم را نداده. ولی حالا یک کلیسای بهتری داریم. حالا مدیریت کلیسا خودش گرویده است. بیشتر جوانان ما گرویده اند. شاید حالا خدا جواب دعاهایمان را بدهد – یا حداقل روحش را بفرستد و ده تا دوازده جوان تازه را در این تابستان به کلیسایمان بیاورد. لطفاً به آیه حفظی مربوط به روزه مان برگردید. اشعیاء ۵۸:۶ از کتاب اسکافیلد در صفحه ۷۶۳ است. بایستید و با صدای بلند آنرا بخوانید.
"مگر روزهای كه من میپسندم این نیست كه بندهای شرارت را بگشایید و گرههای یوغ را باز كنید و مظلومان را آزاد سازید و هر یوغ را بشكنید؟" (اشعیا ۵۸:۶).
بفرمایید بنشینید. این آیه را لطفاً از بر کنید. در حین روزه ای که شنبه آینده می گیرید این آیه را باز کنید و بخوانید. دقت کنید که چقدر اشعیا ۵۸:۶ به اشعیا ۲-۶۱:۱ شبیه است.
"روح خداوند یهوه بر من است زیرا خداوند مرا مسح کرده است تا مسکینان را بشارت دهم و مرا فرستاده تا شکسته دلان را التیام بخشم و اسیران را به رستگاری و محبوسان را به آزادی ندا کنم، و تا از سال پسندیده خداوند و از یوم انتقام خدای ما ندا نمایم و جمیع ماتمیان را تسلّی بخشم" (اشعیاء ۲-۶۱:۱).
با مقایسه این دو متن می بینیم که کار مسیح حالا می تواند با پاسخ خداوند به دعاها و روزه ما روی زمین ادامه پیدا کند.
دکتر جان ر. رایس (۱۸۹۵-۱۹۸۰) گفته است، "می دانم که روزه درست و تحقیر وخواری ذهن در حالیکه منتظر خداوند هستیم باعث می شود برکتی که خدا می خواهد به ما بدهد را بدست بیاوریم!... روزه بگیرید و دعا کنید تا خداوند با شما در برکاتش ملاقات کند" (Prayer: Asking and Receiving, Sword of the Lord, 1997 edition, pp. 230, 231).
جاناتان ادواردز (۱۷۰۳-۱۷۵۸) در حالیکه برای موعظه گناهکاران در دستان خدای قهار آماده می شد، سه روز دعا کرد و روزه گرفت... اولین احیای بزرگ با آن خطابه شروع شد (Elmer Towns, D.Min., The Beginner’s Guide to Fasting, Regal Publications, 2001, pp. 123, 124).
دکتر مارتین لوید-جونز (۱۸۹۹-۱۹۸۱) گفته است، "برای من عجیب است که آیا اصلاً به ذهن ما خطور کرده که باید مسیله روزه را جدی بگیریم؟ حقیقت این است که کل این موضوع ظاهراً از تفکر و اندیشه مسیحی رخت بسته..." (Studies in the Sermon on the Mount, part 2, Eerdmans, p. 34).
شبان دوره کهن از قرن دوم میلادی، پولیکارپ (۸۰-۱۶۷) اشاره می کند، "اجازه بدهید به خود کلامی برگردیم که از ابتدا به ما داده شده؛ 'در دعا شب زنده داری' و 'در روزه پشتکار' بخرج دهیم" (Epistle to the Philippians).
اسپارژن (۱۸۳۴-۱۸۹۲) گفته است، "ما... برکت عظیمی را با کنار گذاشتن روزه در کلیساهای مسیحی از دست دادیم" (C. H. Spurgeon, “A Desperate Case – How to Meet It,” January 10, 1864).
دکتر ر. آ. توری (۱۸۵۶-۱۹۲۸) چنین بیان کرده، "اگر عادت داشتیم که با قوت دعا کنیم، حال باید با روزه دعا کنیم" (How to Pray, 2007 edition, p. 37).
عالیجناب جان وسلی (۱۷۰۳-۱۷۹۱) گفته است، "آیا اوقاتی برای روزه و دعا در نظر گرفته اید؟ بسوی تخت فیض و رحمت الهی که در آن است بشتابید تا رحمت و آمرزش جاری شود" (The Works of John Wesley, volume 10, 1827 edition, p. 340).
مبلغ بزرگ چین دکتر جان سانگ (۱۹۰۱-۱۹۴۴) نیز گفته است، "بسیاری [از جوانان] جلسات دعا و روزه برگزار می کنند. عشق و محبت شاگردان به خداوند اعجاب انگیز بود" (The Diary of John Sung, compiled by Levi, Genesis Books, 2012, p. 298).
میسیونر پیشگام به چین، دکتر جیمز هادسون تیلور (۱۸۳۲-۱۹۰۵) هم اظهار داشته، "در منطقه شانسی چینی های مسیحی دیدم که عادت داشتند در دعا و روزه وقت صرف کنند... فیضی که از آسمان مقدر شده. شاید بزرگترین مانع در کارمان همان قوه تخیل خودمان باشد؛ و با روزه گرفتن یاد می گیریم که چه موجودات فقیر و ضعیفی هستیم – یعنی متکی به خوراکی از گوشت تا قوتی بگیریم که اینقدر به آن وابسته هستیم" (The New Encyclopedia of Christian Quotations, Baker Books, 2000, p. 360).
دکتر تیموتی لین (۱۹۱۱-۲۰۰۹) گفته است، " اغلب به محض اینکه شروع به روزه گرفتن و دعا کردن می کنیم تیرگی و گرفتگی معرفت روحانی مان برطرف می شود... اینرا از روی تجربه شخصی ام می گویم" (The Secret of Church Growth, First Chinese Baptist Church, 1992, p. 23).
این شنبه که می آید یک روز دیگر برای روزه گرفتن خواهیم داشت. می خواهم نکاتی را در مورد چگونگی اجرای آن به شما بگویم.
1. (تا می توانید) روزه تان را مخفی نگه دارید. نروید به مردم بگویید (حتی به خویشاوندانتان) که روزه گرفته اید.
2. مدتی را برای خواندن کلام خدا صرف کنید. قسمتی از اعمال رسولان را بخوانید (ترجیحاً اوایل آنرا).
3. اشعیاء ۵۸:۶ را در طول روزه شنبه تان حفظ کنید.
4. دعا کنید که خداوند ۱۰نفر جدید یا بیشتر به ما بدهد که با ما بمانند.
5. برای گرویدن جوانان نجات پیدا نکرده مان (با ذکر اسمشان) دعا کنید. دعا کنید که خداوند آنچه را در اشعیاء ۵۸:۶ گفته است در مورد آنها انجام دهد.
6. دعا کنید که مهمانان تازه وارد امروز (یکشنبه) باز هم یکشنبه آینده با ما باشند. با ذکر نامشان اگر میسر باشد.
7. دعا کنید که خداوند به من نشان دهد برای یکشنبه آینده، در صبح و عصر آنروز، چه موعظه ای داشته باشم.
8. خیلی آب بنوشید. هر ساعت یک لیوان. می توانید اول روزه تان یک فنجان قهوه بزرگ بخورید اگر هر روز عادت به این کار دارید. لطفاً نوشابه، نوشابه های تقویتی و غیره نخورید.
9. اگر سوالی درباره سلامتی تان دارید حتما با پزشکتان اول مشورت کنید. (می توانید دکتر کریگتون چن یا دکتر جودیت کیگن را در کلیسای ما ببینید.) اگر مشکل جدی مثل بیماری قند یا فشار خون بالا دارید روزه نگیرید. فقط روز شنبه را برای این درخواستهایی که ذکر شد دعا کنید.
10. روزه تان را از شام روز جمعه آغاز کنید. بعد از شام روز جمعه دیگر چیزی نخورید تا در عصر روز شنبه ساعت ۵:۳۰ با هم غذایی در کلیسا میل کنیم.
11. بیاد داشته باشید که مهمترین چیزی که برای آن دعا می کنید برای جوانان گمشده در کلیسای ما باشد تا به مسیح بگروند – و نیز برای جوانان تازه ای که در این مدت می آیند تا همیشه با ما بمانند.
حالا، چند کلمه ای به آنها که هنوز نگرویده اند می خواهم بگویم. عیسی بر روی صلیب مرد تا جزای سنگین گناه شما را بپردازد تا برای گناهتان مورد قضاوت قرار نگیرید. عیسی با جسم برخاست، یعنی با گوشت و استخوان جسمانی قیام کرد. اینکار را کرد تا به شما حیات جاودانی عطا کند. عیسی به دست راست خدا در آسمان سوم صعود کرد. شما می توانید با ایمان نزد او بیایید و او شما را از گناه و داوری نجات خواهد داد! خدا شما را برکت دهد. آمین. دکتر چن، لطفاً ما را در دعا هدایت کنید.
اگر این خطابه شما را برکت داد، لطفا به دکتر هایمرز ایمیل بفرستید و به او بگویید – (اینجا را کلیک کنید) rlhymersjr@sbcglobal.net. می توانید به هر زبانی برای دکتر هایمرز بنویسید، اما اگر می توانید به زبان انگلیسی بنویسید.
( پایان موعظه)
شما می توانید موعظه های دکتر هایمرز را هر هفته در اینترنت به آدرس
www.realconversion.com یا www.rlhsermons.com بخوانید و
روی "موعظه ها بفارسی" کلیک کنید.
You may email Dr. Hymers in English at rlhymersjr@sbcglobal.net – or you may
write to him at P.O. Box 15308, Los Angeles, CA 90015. Phone him at (818)352-0452.
آیه ای که پیش از موعظه توسط آقای آبل پرودام قرائت شد از: لوقا ۲۱-۴:۱۶.
سرود تک نفره پیش از موعظه توسط آقای بنجامین کین کید گریفین:
“Come, My Soul, Thy Suit Prepare” (by John Newton, 1725-1807).