دکتر ادوارد ج. یانگ می گوید،

" باور غلطی که پیامبر اشعیا در اینجا شرح می دهد همان باور غلطی است که امروزه درباره ما صدق می کند. مردم درباره عیسی چیزهای خوشایند و تعریف آمیز می گویند. آنها اصول اخلاقیش و آموزشهایش را تمجید می کنند ، آنها اعلان می کنند که وی یک مرد خوب و یک پیامبر بزرگ بود ، تنها کسی که برای مشکلات جامعه امروزی جوابی دارد. با این وجود ، آنها قبول نمی کنند که گناهکارند وحقشان تنبیه جاودانی است. آنها قبول نمی کنند که مرگ عیسی مسیح یک فداکاری واضح بود که برای ارضاء عدالت خدا و صلح دادن خداوند رنجیده با گناهکاران طراحی شده بود. مردم چیزی را که خداوند درباره فرزندش می گوید را دریافت نمی کند. امروزه ، همچنین، بنده خدا (عیسی) توسط مردم خوارشمرده شده و پذیرفته نشده است و مردم برای وی احترامی قائل نیستند". ( دکتر ادوارد ج. یانگ ، کتاب اشعیا ، ویلیام ب. انتشارات کمپانی اردمنز، ۱۹۷۲، جلد ۳ ، صفحه ۳۴۴).

لوترگفت که آیه پنجاه و سه اشعیا ، قلب کتاب مقدس است. به نظر من او درست گفت. اگر شما آنرا قبول کنید، کتاب ما بسیار مهم و ارزنده جلوه می کند. به نظر من این آیه یکی از واضحترین آیه هایی است که محرومیت جامع بشر را بیان می کند. منظور از « محرومیت » ، « فساد » است. منظور از « جامع» ، « کامل» است. بشر به طور کامل به دلیل گناهانی که اولین والدین ما مرتکب شدند، به فساد کشیده شد. همانطو رکه حیدبرگ کتچیزم توضیح می دهد ، محرومیت طبیعت بشر از « سرپیچی اولین والدین ما ، آدم و حوا ، در بهشت سرچشمه می گیرد. این سرپیچی آنقدر طبیعت ما را آلوده کرد که ما گناهکار بدنیا آمدیم - فاسد از زمان لقاح تا به حال » ( حیدبرگ کتچیزم ، سئوال هفت ). محرومیت کامل با عداوت بشر نسبت به خدا نشان داده شده است،

"زانرو که تفکّر جسم دشمنی خدا است، چونکه شریعت خدا را اطاعت نمیکند، زیرا نمیتواند هم بکند." ( رومیان ۸:۷).

آن عداوت به عیسی مسیح که خدای پسر است ادامه پیدا می کند ، عدلوت کامل نشان می دهد که چرا سربازان رومی وی را دستگیر کردند

"و آب دهان بر وی افکنده، نی را گرفته بر سرش میزدند." ( متی ۲۷:۳۰).

عداوت کامل دلیل آنرا که چرا مردم برسر وی فریاد کشیدند و به وی توهین کردند زمانی که وی بر روی صلیب در حال جان دادن بود را نشان می دهد.

عداوت کامل توضیح می دهد چرا ، حتی امروزه،

« خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غمها و رنج دیده و مثل كسی كه رویها را از او بپوشانند و خوار شده كه او را به حساب نیاوردیم.» ( اشعیا ۵۳: ۳).

I. اول ، عداوت کامل باعث می شود که بشر عیسی مسیح را خوار شمرده و نپذیرند.

"خوار و نزد مردمان مردود .... " ( اشعیا ۵۳:۳).

این مردودیت عمومی عیسی مسیح نزد مردم را در دنیای امروزی توضیح می دهد. ما آن را بر روی جلد مجله های آمریکایی تایم و نیوزویک موقع کریسمس و عید پاک می بینیم. هر ماه دسامبر و یا آوریل مجله ها و روزنامه ها معمولاْ یک داستان مربوط به عیسی مسیح روی جلد شان چاپ می کنند. ولی می توانم به شما اطمینان بدهم که این داستان ها هیچوقت مناسب نیستند. آنها معمولاْ یک عکس قرون وسطیی از عیسی چاپ می کنند که او را به شکل عجیب و قدیمی جلوه می دهد ، شکلی که برای دنیای مدرن امروزی نا آشناست. البته که این را از روی عمد انجام می دهند. آنها معمولاْ داستانی را چاپ می کنند که توسط کسانی نوشته شده که درعقاید الهیاتشان درمنتهی الیه لیبرال قرار دارند ، کسانی که عیسی را به عنوان تنها فرزند خداوند و تنها راه رسیدن به رستگاری رد می کنند. من مطمئن هستم که این جور چیزها در روزنامه های انگلیسی و روزنامه های دور دنیا چاپ می شود

در دبیرستان و یا دانشکده های سکولارتان ، شما که دانشجو هستید می دانید که استادان شما هیچوقت حرف مناسب و شایسته ای ندارند که راجع به عیسی بزنند.

"خوار و نزد مردمان مردود ...." ( اشعیا ۵۳:۳).

همکلاسی ها یتان در مدرسه و همکارانتان در جایی که کار می کنید، نام عیسی را برای فحش دادن بکار می برند و تقریباْ هر روز از عیسی بدگویی می کنند

اگر شما در یک خانواده غیر مسیحی بزرگ شده اید، در آنجا هم پناهگاهی نمی یابید!شما می دانید که خانواده غیر مسیحی شما نجی را خوار می شمرند و او را نمی پذیرند. بسیاری از شما می دانید که چقدر تحمل تهمت و تمسخری که بر عیسی وارد می کنند دشوار است - و بر شما که به او ایمان آورده اید و یک مسیحی واقعی در کلیسای بپتیست شده اید. تمام اینها از قلب مردمان خصومیت آمیز و محروم بشر سرچشمه می گیرد

"خوار و نزد مردمان مردود ...." ( اشعیا ۵۳:۳).

II . دوم ، تباهی کامل باعث غم و اندوه عیسی می شود.

« خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غمها و رنج دیده...» ( اشعیا ۵۳:۳).

چه چیزی باعث غم واندوه عیسی می شود؟ چه چیزی بجز خصومت و عدم پذیرشی که دنیا ی گمراه نسبت به وی دارد.

در زمان زندگیش بر روی زمین کاتبان ، فریسیان و کشیشان اعظم آنقدر با وی خصومت داشتند و وی را رد کردند که وی با درد بسیار فریاد کشید:

"ای اورشلیم، ای اورشلیم که قاتل انبیا و سنگسار کننده مرسلین خود هستی، چند کَرَّت خواستم اطفال تو را جمع کنم، چنانکه مرغ جوجههای خویش را زیر بالهای خود میگیرد و نخواستید" ( لوقا ۱۳:۳۴).

عیسی مسیح آنقدر در زیر فشارغم و اندوه شکسته شده بود، آنقدر زیر بار گناهان بشرخرد شده بود که در باغ جتسیمانی،یک شب قبل از به صلیب کشیده شدنش،

" پس به مجاهده افتاده، به سعی بلیغتر دعا کرد، چنانکه عرق او مثل قطرات خون بود که بر زمین میریخت" ( لوقا ۲۲:۴۴).

در آنجا خداوند من تمام گناهان من را به دوش کشید؛
   این فقط با وجود مرحمت قابل باور است؛
ولی وحشتی که وی احساس کرد
   آنقدر زیاد است که قابل تصور نیست
هیچکس نمی تواند او را نفوذ کند،
   ملالت انگیز، جتسیمانی تاریک
هیچکس نمی تواند او را نفوذ کند،
   ملالت انگیز، جتسیمانی تاریک
("جتسیمانی» نوشته جوزف خارت، ۱۷۱۲-۱۷۶۸؛ تغییر یافته توسط پیشوای روحانی ما ؛ با موزیک « بیایید ، ای گناهکاران" ).

چه چیزی به جز گناهان شما باعث شد که عیسی مسیح آنهمه درد و رنج را در روح و جانش تجربه کند؟ چه چیزی باعث رنج و اندوه وی شد به جز خصومت و عداوت طبیعت تباه شما که داوری خداوند را بر وی پیش کشید، چیزی که به دوش کشیدن گناهان شما را از جتسیمانی تا صلیب واجب می شود؟

مرد رنج دیده ، عجب اسمی
برای پسر خدا که آمد
گناهکاران را برای اصلاحشان از بین برد!
تسبیح! عجب نجات دهنده ای!

تمسخر و شرمندگی را تحمل کرد،
بجای من محکوم شد؛
با خونش آمرزش من را تضمین کرد؛
تسبیح! عجب نجات دهنده ای!
(" تسبیح! عجب نجات دهنده ای!" نوشته فیلیپ پ. بلیس، ۱۸۳۸-۱۸۷۶).

امروزه وقتی عیسی مسیح از بهشت به شما می نگرد ،چه چیزی در طبیعت درونی شما باعث رنج و اندوه وی میشود؟ او متاسف و رنجیده است از اینکه شما ، خود شما او را خوار می شمارید و ردش می کنید. ممکن است بگویید که به او عشق می ورزید. اما به دلیل اینکه به او اطمینان نمی کنید در واقع او را خوار می شمرید و نمی پذیرید. با خودتان رو راست باشید! اگر او را خوار نمشمیرد و رد نمی کنید ، پس چه دلیلی وجود دارد که به او اطمینان نمی کنید؟ عدم اطمینان شما باعث می شود غم و اندوه شدید وی می شود.

" خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غمها و رنج دیده... " ( اشعیا ۵۳:۳).

III . سوم ، تباهی کامل باعث می شود که بشر چهره اش را از عیسی مخفی کند.

به قسمت سوم متن نگاه کنید،

« خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غمها و رنج دیده و مثل كسی كه رویها را از او بپوشانند ...» ( اشعیا ۵۳: ۳).

دکتر گیل می گوید، " پنهان می کنیم از وی چهره هایمان را که ؛ نفرت انگیزو مکروه است ، گویی با وی مغایرت دارد، و از وی انزجار دارد ، گویا نگاه کردن به وی باعث حقارت است و ارزش توجه ندارد" ( دکتر جان کیل د.د.، تفسیر عهد عتیق ، برر استاندارد بپتیست ، ۱۹۸۹ ، جلد اول ، صفحات ۳۱۱-۳۱۲).

دروضعیت طبیعی فاسدشان ، مردم چهرهشان را از عیسی پنهان می کنند. آنها ممکن است همانطور که یانگ می گوید، « در مورد وی حرفهای دلنشین بزنند... [ اما ] آنها هیچوقت قبول نمی کنند که گناهکارند، حقشان مجازات دائمی است و اینکه مرگ عیسی فداکاری بود که به نیابت گناهان ما صورت گرفت ، و آن برای خرسند کردن عدالت خداوند و آشتی دادن خداوندی که ازدست گناهکاران رنجیده بود. آنها چیزی را که خداوند در مورد فرزندش گفته بود را دریافت نمی کنند» ( یانگ، ایبید.).

دیگر ادیان یا عیسی را بطور کامل رد می کنند و یا وی را تنها به عنوان « پیامبر» یا « معلم» معرفی می کنند. بنابراین وی را به عنوان مسیح واقعی ، بطوری که در کتاب مقدس آمده است، رد می کنند. مکاتب دیگر هم عیسی را رد می کنند. آنها مسیحیت ارتودوکس را رد می کنند و بجای عیسی واقعی « عیسی دیگری ، غیر از آنکه ما بدو موعظه کردیم » ( دوم قرنتیان ۱۱:۴) جانشین وی می کنند. عیسی این را پیشبینی کرده بود وقتی گفت، « مسیحان کاذب و انبیا کَذَبَه ظاهر شده» ( متی ۲۴:۲۴). تنها عیسی واقعی کسی است که در عهد عتیق و عهد جدید نشان داده شده است. باقی تصورات از عیسی « عیسی های کاذب» و یا همانطور که پولس می گوید « غیر از آنکه ما بدو موعظه کردیم». مورمن ها عیسی کتذب دارند. شاهدان یهوه عیسی کتذب دارند. بسیاری ازمسیحیان انجیلی هم امروزه «روح-عیسی» کاذب دارند، یک عیسی عرفانی ، بطوری که دکترمایکل هورتون در کتابش به عنوان مسیحیت بدون مسیح ، توضیح می دهد ( کتابهای بیکر، ۲۰۰۸). با باور داشتن به عیسی کاذب ،آنها چهره شان را از عیسی واقعی که در کتاب مقدس نشان داده شده است ، پنهان می کنند.

متاْسفانه این اغلب در باره مسیحیان انجیلی صدق می کند. دکتر آ. و توزر ، یک نویسنده بسیار محترم مسیحیت انجیلی ، این نکته را بطور واضحی بیان کرد،

     امروزه تعداد زیادی عیسی های ساختگی [ جعلی] در میان ما [ مسیحیان انجیلی ] وجود دارند. پیوریتن مسن ، جان آون به مرمش هشدار داد : « شما یک عیسی خیالی دارید واگر از عیسی خیالی خود راضی هستید ، باید ازیک رستگاری خیالی هم راضی باشید »... اما فقط یک عیسی واقعی وجود دارد و خداوند گفته است که وی فرزند خدا می باشد... حتی در میان کسانی که خدا بودن عیسی را قبول دارند ، اغلب در قبول انسانیت وی قصور می شود. ما بسرعت ادعا می کنیم که وقتی وی روی زمین با مردم بود ، خدا با انسان ها بود، اما ما از این واقعیت چشم پوشی می کنیم که حالا که وی بر تخت سلطنتش [ در بهشت] نشسته است ، انسان با خداوند است. تعلیم عهد جدید در اینجا است، در همین لحظه ، انسانی در بهشت وجود دارد که درحضورخداوند برای ما ظاهر می شود. او به همان اندازه انسان است که آدم و موسی و یا پولس بودند. او انسانی است که مورد تکریم قرار گرفته است،اما تکریمش او را فاقد صفات انسانی کرده است. امروزه او یک انسان واقعی است از نژاد بشریت.
     با " قبول کار تمام شده" یا " تصمیم گیری برای عیسی" به رستگاری نمی رسیم. وقتی به رستگاری می رسیم که به عیسی مسیح ایمان بیاوریم ،مالک زنده و پیروزمند که به عنوان خداوند و انسان برای ما جنگید و پیروز شد، گناهان ما را گرفت و در زیر بار آنها کشته شد و دوباره برای آزادی ما زنده شد. این مسیح واقعی است و چیزی کمتر از آن نیست ( آ. و. توزر، د.د. " مسیح ، فرمانروا است"، جواهراتی از توزر، انتشارات مسیحیت ، ۱۹۶۹، با اجازه از شرکت سند لایت تراست - ۱۹۷۹ ، صفحات ۲۴-۲۵).

تباهی طبیعی قلب بشریت باعث می شود نجات نیافتگان چهره شان را از مسیح واقعی پنهان کنند

"مثل كسی كه رویها را از او بپوشانند" ( اشعیا ۵۳:۳).

IV . چها رم ، تباهی کامل باعث می شود که انسان عیسی را بی ارزش کند.

به انتهای متن در آیه سوم نگاه کنید. بیایید بایستیم و با هم قسمت آخر را که با کلمه " خوار شده ..." شروع می شود.

"خوار شده كه او را به حساب نیاوردیم" ( اشعیا ۵۳:۳).

لطفاْ بنشینید. درباره «او را به حساب نیاوردیم» صحبت کردیم ، اسپورگئون ، « شاهزاده موعظه کننده ها» گفت ،

این باید اقرار جهانی نژاد بشریت باشد. از بالا رتبه ترین پادشاه تا پست ترین دهقان، از ارجمند ترین عقل تا پایین ترین فکر، از مردمان ستایش شده تا ناشناختگان ، باید اقرار کنند: « او را به حساب نیاوردیم» ... حتی مقدسترین حضرات... حتی آنها یکبار « او را به حساب نیاوردند»... آن یکبار« او را به حساب نیاوردیم» [قبل از اینکه به مسیحیت بگراییند ]" ( س. ح. اسپورگئون ، « چرا مسیح را به حساب نیاوردیم» پولپیت تبرنکل متروپولیتن، انتشارات پیلگریم، چاپ مجدد ۱۹۷۸ ، جلد پنجاه و سوم ، صفحه ۲۴۱).

در همان موعظه ، با عنوان « چرا مسیح را به حساب نیاوردیم»، اسپورگئون چهار دلیل برای اینکه چرا دنیا مسیح از مسیح قدردانی نمی کند، چرا غیر مسیحی ها ارزش عیسی مسیح را نمی بینند ، برای وی ارزشی قائل نیستند ، به وی احترا نمی گذارند و وی را نمی پرستند. اسپورگئون گفت که نجات نیافتگان بنا به چهار دلیل اورا به حساب نمی آورند:

(۱) مردم برای عیسی مسیح ارزش قائل نیستند چون برای خودشان احترام زیادی قائلند. "احترام به خود"، او می گوید ، این " عیسی را دور نگه می دارد ... وهرچه احترام به خویش بالا می رود ، درها بر روی عیسی مسیح محکمتر بسته می شود.عشق به خود ، سدی بر جلوی عشق به ناجی می باشد".

(۲) مردم برای عیس مسیح ارزش قائل نیستند چون برای دنیا بسیار ارزش قائلند. اسپورگئون می گوید " او را به حساب نیاوردیم چون به دنیا با تمام قباحتهایش عشق ورزیدیم."

(۳) مردم برای عیسی مسیح ارزش قائل نیستند چون وی را نمی شناسند. اسپرگئون می گوید، " تفاوت فاحشی بین شنیدن درباره عیسی و شناختن عیسی وجود دارد ... کسانی که درباره عیسی در اشتباهند، هیچگاه وی را نشناخته اند..." ما او را بحساب نیاوردیم" ... چون او را نمی شناختیم".

(۴) مردم برای عیسی ارزش قائل نیستند چون معنویتشان کشته شده اشت. اسپورگئون می گوید، " آز آنجاییکه معنویت ما کشته شده بود ، هیچ تعجبی وجود ندارد که چرا ما عیسی را به حساب نیاوردیم ... ما با گناهان و خلافکاریهایمان کشته شده بودیم ، و مانند ایلعازردر قبر بودیم ، ما لحظه به لحظه فاسد تر می شدیم "

اینها دلایلی است که اسپرگئون برای رد بشریت از عیسی مسیح آورده است ، و دلایلی که هیچ ارزشی برای وی قائل نشده اند. ممکن است بپرشم ، آیا این در مورد شما هم صدق می کند؟

« خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غمها و رنج دیده و مثل كسی كه رویها را از او بپوشانند و خوار شده كه او را به حساب نیاوردیم.» ( اشعیا ۵۳: ۳).

آیا صحبتهایی که در این موعظه شد ، شما را به این باز نداشت که به تباهی خود و سرسختی خود نسبت به عیسی مسیح فکر کنید؟ آیا مقداری از تباهی قلبتان که رد کردن عیسی و به حساب نیاوردن وی است را درک نکرده اید؟ اگر حتی کمی از آن فساد مهیب را احساس می کنید ، باید به شما بگویم دلیل آن فیض خداوند به شما است. همانطور که جان نیوتون بیان می کند،

فیض شگفت انگیز، چه صدای شیرینی!
   که یک بدبختی مثل من را نجات داد!
من گمراه بودم ، و حالا راهم را پیدا کرده ام،
   من کور بودم، و حالا بینا شده ام.

فیض الی بود که از خدا ترسیدن را به دلم انداخت،
   و فیض الهی ترسم را از بین برد:
آن فیض الهی چقدر با ارزش جلوه کرد
   همان لحظه ای که ایمان آوردم!
(« فیض شگفت انگیز» نوشته جان نیوتون ، ۱۷۲۵-۱۸۰۷).

اگر احساس می کنید که قلب سرسخت شما بر روی عیسی بسته شده، و اگر تباهی تاسف آور خود را احساس می کنید، آیا تسلیم وی می شوید؟ آیا به وی ، به کسی که دنیا خوارش شمرد و ردش کرد ، اطمینان می کنید؟ وقتی به او ایمان بیاورید در آن واحد با خون و پرهزکاری وی از گناهان و از جهنم نجات می یابید. آمین.

( پایان موعظه)
شما می توانید موعظه های دکتر هایمز را هر هفته در اینترنت بخوانید
به آدرس www.realconversion.com مراجعه کنید و روی
Sermon Manuscript کلیک کنید.

You may email Dr. Hymers in English at rlhymersjr@sbcglobal.net – or you may
write to him at P.O. Box 15308, Los Angeles, CA 90015. Phone him at (818)352-0452.

آیه ای که توسط پیشوای روحانی قبل از موعظه خوانده شد از اشعیا ۵۲: ۱۳-۵۳:۳.
تک خوانی قبل از موعظه توسط آقای بنجامین کینسد گریفیث:
« فیض شگفت انگیز » ( نوشته جان نیوتن ، ۱۷۲۵-۱۸۰۷).